با ما همراه باشید

دینی و مذهبی

چرا حدیث کساء بر محور حضرت زهرا(س) است؟؛ اوج عظمت عرفانی بانوی دوعالم

اوج عظمت عرفانی حضرت فاطمه (س) در بخش پایانی حدیث کساء، هنگام معرفی اهل بیت (ع) توسط خداوند به فرشتگان نمایان می‌شود.

چرا حدیث کساء بر محور حضرت زهرا(س) است؟؛ اوج عظمت عرفانی بانوی دوعالم

خبرگزاری مهر، یادداشت مهمان_ حجت الاسلام سید سلمان صفوی پژوهشگر فلسفه هنر: حدیث شریف کساء، صرفاً یک گزارش تاریخی از یک واقعه نیست، بلکه بیانی تمثیلی و رمزآلود از مراتب وجود و کمالات الهی است که در قالب پنج تن آل عبا تجلی یافته است. محوریت حضرت زهرا (س) در این واقعه، از «راوی بودن حدیث» تا «محوریت معرفی اهل بیت» توسط خداوند، نشان‌دهنده قطبیت وجودی ایشان در سلسله مراتب هستی، واسطه فیض بودن و نقش حیاتی آن حضرت در استمرار خط ولایت و هدایت الهی است. این مقاله می‌کوشد تا ابعاد این مقام یگانه را در دو عرصه هستی‌شناسی (عرفان نظری) و ولایت (عرفان عملی) تحلیل نماید و به دستاوردهای ژرف عرفانی حدیث کساء اشاره کند.

حدیث کساء، واقعه‌ای فراتر از تاریخ

حدیث کساء از احادیث مشهور و متواتر در منابع فریقین (شیعه و سنی) است که به مناسبت نزول آیه شریفه تطهیر (احزاب/۳۳) رخ داده و به عنوان یکی از مهم‌ترین مستندات در تعیین مصداق «اهل بیت رسول الله» و اثبات عصمت ایشان شناخته می‌شود. این حدیث، فضیلت والای پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را به روشنی بیان می‌دارد. حدیث کساء از جمله دلایل اثبات فضیلت، برتری و استحقاق امامان شیعه در امر خلافت به‌شمار آمده است. (صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۶ ق، ج ۱، ص ۲۷۸؛ صدوق، الخصال، ۱۳۷۲ ش، ج ۲، ص ۳۳۵ و ۵۶۱.)

اما از منظر عرفانی، حدیث کساء فراتر از یک واقعه‌ی صرفاً تاریخی نگریسته می‌شود؛ این واقعه، یک تمثیلی (Symbolic Representation) از حقایق برتر وجود است که در عالم شهود و در فضای خانه‌ی وحی به ظهور رسیده است. این نمایش، رمزهایی از نظام آفرینش، مراتب انسان کامل، و سلسله‌ی هدایت الهی را در خود پنهان دارد. در این میان، جایگاه بی‌نظیر حضرت فاطمه زهرا (س) که به عنوان راوی حدیث و محور معرفی اهل بیت قرار گرفته است، کلید فهم این اسرار عرفانی است. این مقاله با «روش ساختار معنایی هرمنوتیکی»، به تبیین جایگاه حضرت صدیقه کبری (س) در پرتو این حدیث شریف از منظر عرفانی می‌پردازد.

بخش اول: روایت فاطمی؛ رمز ورود به واقعه

شروع حدیث کساء با نام و کلام حضرت فاطمه زهرا (س) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است:

«عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَیَّ اَبی رَسُولُ اللَّهِ فی بَعْضِ الاَیّامِ…»

فراز ۱: ورود و سلام محمدی به حریم فاطمی

• «دَخَلَ عَلَیَّ اَبی رَسُولُ اللَّهِ»: ورود رسول الله به خانه‌ی فاطمه (س) از منظر عرفانی، نشان‌دهنده نزول حقیقت نبوی به کانون ولایت است. خانه‌ی فاطمه (س) نه صرفاً یک مکان فیزیکی، بلکه نماد حریم امن و مطهر وجودی است که قابلیت پذیرش و حفظ اسرار رسالت و ولایت را دارد.

• «فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ»: آغاز با سلام، نماد امنیت، تسلیم و آشتی در این حریم قدسی است. این سلام، مبادله‌ی آرامش و اتصال روحانی بین نبوت و ولایت را نشان می‌دهد. در مقام عرفانی، فاطمه (س) هم افق با پدر، جواب سلام ایشان را می‌دهد.

فراز ۲ و ۳: عرض حال نبوی و پناه فاطمی (استغاثه و اعاذه)

•عرض حال رسول الله: «اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعْفاً» (من در بدنم سستی و ضعفی درک می‌کنم). این ضعف، نه یک ضعف جسمانی عادی، بلکه از دید عرفانی، می‌تواند ضعف و حالت قبض وجودی ناشی از فشار تحمل تجلیات عظمی الهی، یا ضعف مقام تفصیل در مواجهه با حقیقت جمعی باشد. یا اشاره به رنج ناشی از مسئولیت سنگین رسالت در مواجهه با عالم کثرت و ظلمت است.

•پناه فاطمی: «فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ» (پناه می‌دهم تو را به خدا ای پدرجان از سستی و ضعف). در این لحظه، فاطمه (س) واسطه‌ی اتصال به نام «الله»، جامع جمیع اسماً و صفات، می‌شود. ایشان به منزله «قلب» عالم، قابلیت تفصیل‌بخشی و تلطیف آن حقیقت جمعی الهی را دارد تا وجود نبوی، تاب تحمل آن تجلی عظیم را پیدا کند. این مقام، یکی از مصادیق «اُمّ أبیها» بودن است؛ پناهگاه و مظهر رحمت الهی برای پدر و نبی اکرم (ص).

فراز ۴ و ۵: کساء یمانی و تجلی جمال

• «فَقَالَ یا فاطِمَةُ إیتینی بِالْکِساءِ الْیَمانی فَغَطّینی بِهِ»: درخواست کساء از فاطمه (س)، نماد تجلّی (Manifestation) حقیقت ولایت و نور در پوششی از جسم و ماده است. «کساء» نماد ستر، پوشش، حِجاب و در عین حال واسطه اتصال است. کساء یمانی (منسوب به یمن که سرزمین نور و برکت در زبان عربی است)، در عرفان می‌تواند نماد «ولایت» یا «حقیقت محمدیه» باشد که نور را از عالم غیب به عالم شهود تنزل می‌دهد و آن را برای عالم قابل تحمل می‌سازد. فاطمه (س) در مقام «صاحب کساء» یا «واسطه‌ی تنزل» آن، قرار می‌گیرد.

• «وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلَالَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فی لَیْلَةِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ»: پوشش کساء، نه تنها ضعف را برطرف می‌کند، بلکه موجب کمال تجلی نور نبوی می‌شود. این نورافشانی مانند ماه شب چهارده، نماد تمامیت و کمال ظهور حقیقت نبوی است که از طریق ولایت فاطمی، کامل و جلوه‌گر شده است. این مقام، به مقام جمع‌الجمعی (جامعیت جمیع کمالات) در انسان کامل اشاره دارد.

بخش دوم: فاطمه (س)، محور هستی و ولایت (تحلیل عرفانی)

اوج عظمت عرفانی حضرت فاطمه (س) در بخش پایانی حدیث کساء، هنگام معرفی اهل بیت (ع) توسط خداوند به فرشتگان نمایان می‌شود.

۱. نماد کساء یمانی: ردای هدایت و ولایت

از منظر عرفانی، «کساء» نماد خرقه‌ی ولایت و ردای هدایت است. این کساء، نه یک لباس معمولی، بلکه پوشش نور و عصمت است که خاندان نبوت را از آلودگی‌های عالم ماده و کثرت مصون می‌دارد (تجلی عملی آیه تطهیر).

•خرقه‌ی عرفانی: در عرفان، خرقه نماد بیعت، اتصال به سلسله‌ی اولیا و اذن در هدایت است. در اینجا، کساء یمانی، تنها لباس هدایت و نجات برای بشریت است که پنج تن آل عبا را در بر می‌گیرد و ایشان را مأمور به هدایت خلق می‌کند.

•مظهر عصمت: این پوشش، حجابی است که اهل بیت را از هر نوع رجس و پلیدی مطهر می‌سازد و به مقام عصمت مطلقه می‌رساند.

۲. سلسله هدایت و محوریت فاطمی

وقتی جبرئیل از خداوند می‌پرسد که اینان کیانند، پاسخ الهی نقطه اوج تبیین جایگاه حضرت زهرا (س) است:

«هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها»

خداوند متعال برای معرفی پنج تن که افضل مخلوقات‌اند، حضرت فاطمه (س) را محور (Hub/Axis) قرار می‌دهد. او مقدم بر رسول الله (ص) (که از لحاظ زمانی جلوتر است) ذکر می‌شود و سایرین با نسبتشان به او معرفی می‌گردند:

•پدر فاطمه (ابوها)

•شوهر فاطمه (بعلها)

•فرزندان فاطمه (بنوها)

این نوع معرفی در عرفان نظری، نماد «قطبیت وجودی» (Axis Mundi) است:

•الف) مقام ولایت مطلقه: با وجود افضل بودن پیامبر (ص) در مقام نبوت، ذکر فاطمه (س) به عنوان محور، نشان می‌دهد که ایشان دارای مقام ولایت مطلقه و باطن نبوت هستند. ولایت از حضرت زهرا (س) سرچشمه می‌گیرد و در طول تاریخ توسط فرزندانش جریان می‌یابد.

•ب) محور تداوم فیض: حضرت فاطمه (س) واسطه‌ی استمرار نور نبوت و ولایت در نسل‌های بعدی است. اگر او نبود، سلسله‌ی امامت و ولایت منقطع می‌شد و هدایت الهی در زمین به کمال نمی‌رسید. ایشان مصباح و مشکات جمع‌کننده انوار الهی برای نسل‌های بعدی است.

حدیث کساء از منظر عرفانی، سندی است بر اینکه حضرت فاطمه زهرا (س)، در مقامی قرار دارند که واسطه اتصال نبوت به امامت، منبع فیض ولایت، و محور غایی خلقت هستند، و شناخت ایشان، شرط لازم برای دستیابی به معرفت کامل به سایر معصومین و توحید الهی است

•ج) هستی به طفیل او (لولاک فاطمی): این محوریت به حدیث قدسی معروف «لولاک…» که برخی محققین ذیل «لولاک فاطمی» مطرح می‌کنند، اشاره دارد: «لَوْلاَکَ لَمَا خَلَقْتُ الأفْلاَکَ، وَ لَوْلاَ عَلِیٌّ لَمَا خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلاَ فَاطِمَةُ لَمَا خَلَقْتُکُمَا» (اگر تو نبودی، افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود، تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را خلق نمی‌کردم). این تعبیر، جایگاه فاطمه (س) را در مقام علت غایی آفرینش (The Ultimate Purpose of Creation) برجسته می‌کند.

۳. فاطمه (س)، حلقه اتصال غیب و شهود (مقام قلب)

در برخی تفاسیر عرفانی، حضرت فاطمه (س) در حدیث کساء، در مقام «قلب» قرار می‌گیرد.

•قلب عارف: قلب در عرفان، محل نزول و تفصیل حقایق غیبی است. همان‌طور که پیامبر (ص) حقیقت جمعی و مجمل را در وجود خود داشت (ضعف ناشی از عظمت تجلی)، حضرت فاطمه (س) به عنوان مقام قلب عالم، آن حقیقت را تنزل داده، تفصیل می‌بخشد و در ساحت هستی جاری می‌سازد (نمایش با کساء و کمال تجلی).

•راوی حقیقت: راوی بودن حدیث کساء توسط فاطمه (س)، خود نمادی از این مقام است. او کسی است که اسرار نزول و صعود الهی را شهود کرده و آن را برای تاریخ و بشریت روایت می‌کند. حضرت زهرا (س) بین رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) قرار می‌گیرد و نقش واسطه‌ی الوهی و اتصال نبوت به امامت را ایفا می‌کند.

بخش ماقبل آخر: پیوستن جبرئیل و مباهات الهی

پیوستن فرشته‌ی امین وحی (جبرئیل) و سپس میکائیل به جمع اهل بیت، نشان می‌دهد که حتی برترین موجودات عالم ملکوت نیز مشتاق بهره‌مندی از فیض کساء و ولایت فاطمی هستند.

•سؤال جبرئیل: «یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساءِ» (پروردگارا، کیانند در زیر کساء؟) این سوال، برای کسب معرفت و اطلاع نیست، بلکه بیان عظمت واقعه و جلب توجه عالم ملکوت به این مجمع نورانی است.

•پاسخ الهی و مباهات: «هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ» خداوند، با افتخار و مباهات، این پنج تن را به عنوان کانون نبوت و سرچشمه رسالت معرفی می‌کند و دوباره بر محوریت فاطمه (س) تأکید می‌ورزد.

•نزول برکت و رحمت: «فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلائِکَتی وَیا سُکَّانَ سَماواتی اِنّی ما خَلَقْتُ سَماءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً … اِلاَّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساءِ» این فراز، مهم‌ترین جلوه‌ی عرفان نظری در حدیث است. آفرینش آسمان‌ها و زمین، تنها به خاطر محبت این پنج تن، و به طور خاص، به دلیل محوریت فاطمه (س) اتفاق افتاده است. اینان علت بقا و غایت آفرینش هستند.

حدیث کساء در ادبیات عرفانی

ده‌ها تن از شاعران برجسته عرب، فارس، تُرک، لُر و اردو، حدیث کساء را به قالب نظم درآورده‌اند و در اشعار خود به آن پرداخته‌اند. (حائری، «حدیث کساء»، ج ۶، ص ۱۸۸.)

اشعار آئینی و عرفانی، از دیرباز این مفهوم محوری را به زیبایی بازتاب داده‌اند:

«وقتی دلت شکست، **بیا حدیث کسا بخوان

هر جا غمت نشست، **بیا حدیث کسا بخوان

**حبل المتین، تَمَسُّکِ بر دامن فاطمه است**

هر لحظه رشته‌ات گسست، **بیا حدیث کسا بخوان»

این ابیات، فاطمه (س) را حبل المتین (رشته محکم اتصال به خدا) و حدیث کساء را کلید گشایش در عالم معنا معرفی می‌کنند، که خود بیانگر نقش واسطه‌گری ایشان در فیض و شفاعت است.

بخش سوم: مقام هستی‌شناختی فاطمه (س) در احادیث دیگر و عرفان نظری

برای تعمیق بحث عرفانی، لازم است از دیگر احادیث قدسی و روایی که مقام حضرت زهرا (س) را تبیین می‌کنند، بهره گرفته شود. این روایات، زمینه‌ساز درک دیدگاه‌های عرفان نظری معاصر (همچون کتاب «پدیدار شناسی فاطمه در قرآن، روایات و هنر») درباره جایگاه حضرت زهرا (س) به عنوان حقیقت محمدیه و محور آفرینش هستند.

۱. مقام «اُمِّ اَبیها» و سرّ حقیقت محمدیه

یکی از القاب پرمغز حضرت فاطمه (س)، «اُمِّ اَبیها» (مادر پدرش) است که از منظر عرفانی، دارای اهمیت ویژه‌ای است.

•معنای ظاهری: حمایت عاطفی و عملی حضرت از پدر بزرگوارشان (پیامبر اکرم ص) در دوران سخت رسالت.

•معنای باطنی (عرفانی): از نظر عرفان نظری، «اُمّ» به معنای ریشه، اصل و منشأ است. این لقب اشاره به این دارد که حقیقت وجودی فاطمه (س) منشأ و ظرف ظهور «حقیقت محمدیه» است. به تعبیر برخی عرفا، حضرت فاطمه (س) تجلی کامل وجه زنانه و رحمانی حق در عالم خلق است و ذات و جوهر نبوی از این حقیقت تغذیه می‌کند. این مقام، همانند مفهوم «نَفْس کُلّیه» است که هستی از آن نشأت می‌گیرد.

۲. آفرینش نور فاطمه (س) قبل از خلقت عالَم

احادیث متعددی بر این حقیقت دلالت دارند که نور مقدس اهل بیت (ع)، و به ویژه نور حضرت فاطمه (س)، پیش از آفرینش عالم خلق شده است.

•حدیث جابر بن عبدالله انصاری: در روایتی آمده است که خداوند، نور حضرت زهرا (س) را پیش از آفرینش آسمان‌ها و زمین آفرید. این تقدم نوری، نشان از تقدم رتبی ایشان در سلسله مراتب وجود است.

• «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» (نور/۳۵): از منظر عرفانی، اهل بیت (ع) و به ویژه حضرت فاطمه (س)، مصادیق این نور الهی هستند که در مرتبه احدیت و واحدیت ظهور یافته‌اند و سپس به عالم کثرت تنزل یافته‌اند. حضرت فاطمه (س)، آئینه‌ی تمام‌نمای این نور الهی است که در قالب انسانی ظاهر شده و قابلیت جمع بین عصمت، شفاعت و ولایت را دارد.

۳. تفسیر باطنی سوره قدر

حدیث شریفی از امام صادق (ع) در تفسیر باطنی سوره قدر، جایگاه هستی‌شناختی فاطمه (س) را به اوج می‌رساند:

«مَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ» (هر کس فاطمه را به حقیقت معرفتش بشناسد، قطعاً شب قدر را درک کرده است.)

•تطابق فاطمه (س) با «لیلة القدر»: شب قدر در عرفان، نماد مقام جمع (وحدت) و ظرف نزول حقایق و فیوضات الهی است. تطبیق حضرت فاطمه (س) بر لیلة القدر، به این معناست که ایشان کانون نزول حقایق قرآن و ولایت بوده و فهم ایشان، کلید رسیدن به معرفت تام و کامل (شب قدر) است.

•عجز از معرفت (علت نام‌گذاری): همچنین در روایات آمده است که ایشان را «فاطمه» نامیده‌اند، چون مردم از درک و شناخت حقیقی ایشان «فطامه» (باز داشته) شده‌اند. این خود تأییدی بر عمق و ژرفای هستی‌شناختی ایشان است که فراتر از درک عادی بشر قرار دارد.

بخش چهارم: فاطمه (س) در عرفان معاصر

کتاب «پدیدارشناسی فاطمه (س) در قرآن، روایات و هنر»، با رویکرد پدیدارشناسی به شخصیت حضرت زهرا (س)، ابعاد وجودی ایشان را در عرصه‌های عرفان، اجتماع و سیاست تحلیل کرده و نکات مهمی را در راستای بحث عرفانی حدیث کساء مطرح می‌سازد.

۱. فاطمه (س) محور تقریب مذاهب و انسان کامل

حضرت فاطمه (س) با نگاه پدیدارشناسانه، محور تقریب مذاهب است، چرا که شخصیت ایشان مورد احترام همه فرق اسلامی است. ایشان حضرت زهرا (س) را نمونه یک انسان کامل برای عصر حاضر معرفی می‌کند که توانست جمع بین اخلاق، سیاست، عفاف و فعالیت اجتماعی را فراهم آورد.

در تحلیل عرفانی، این جمع بین اضداد (مانند عفاف و فعالیت اجتماعی) نشان‌دهنده مقام جامعیت وجودی است. حضرت فاطمه (س) در حدیث کساء در کانون عصمت (عفاف و طهارت) قرار دارد و همزمان در مقام سیاسی و اجتماعی (تبیین مصداق اهل بیت) نقش‌آفرینی می‌کند، که این همان تجلی انسان کامل در منظر عرفانی است.

۲.«ام ابیها» به معنای ذات حقیقت محمدیه

این نظریه با تأکید بر مقام عرفانی حضرت زهرا (س)، لقب «ام ابیها» را به معنای «ذات و حقیقت محمدیه» تفسیر می‌کند. شخصیت عرفانی حضرت زهرا (س) قائل به خود است و صرفاً به نسبت‌های اضافی (همسر امیرالمؤمنین یا دختر رسول الله) محدود نمی‌شود. این دیدگاه، حضرت زهرا (س) را در بالاترین مرتبه وجودی قرار می‌دهد که هستی محمدی از آن منشأ می‌گیرد.

این دیدگاه محوریت فاطمی در حدیث کساء (فاطمه و پدرش…) را تقویت می‌کند. اگر ایشان ذات حقیقت محمدیه باشد، آنگاه تقدم در معرفی و پناه نبوی به ایشان (ضعف در بدن نبی) کاملاً توجیه‌پذیر است. همچنین حدیث قدسی «لولاکما» که ایشان را علت غایی آفرینش در مرتبه بالاتر از نبی و ولی قرار می‌دهد، تأییدکننده این مقام شامخ و خودبسندگی وجودی است.

۳. فاطمه (س)، مظهر جمال و رحمانیت حق و ستیز حق با باطل

حضرت فاطمه (س) مظهر جمال و رحمانیت حق در کنار ستیز حق با باطل است.

این دو جنبه در حدیث کساء به زیبایی جمع شده است. رحمانیت و جمال در تجلی نورانی چهره پیامبر (ص) پس از پوشش کساء (که از طریق فاطمه فراهم شد) و مقام شفاعت و واسطه فیض (که در بخش‌های بعدی به آن می‌پردازیم) متجلی است. ستیز حق با باطل نیز در تعیین مصداق اهل بیت (آیه تطهیر) و جدا کردن خط ولایت از غیر آن، نهفته است.

بخش پنجم: ابعاد شفاعت و ولایت فاطمی

حدیث کساء با دعای پیامبر (ص) و تأیید الهی، علاوه بر تبیین جایگاه هستی‌شناختی، بر ابعاد عملی ولایت حضرت فاطمه (س) نیز تأکید دارد.

۱. شفاعت و برکت حاصل از کساء

در بخش پایانی حدیث، وعده‌های الهی و دعای پیامبر (ص) نشان می‌دهد که توسل به اهل بیت زیر کساء، وسیله‌ای برای نجات است:

•دعای نبی اکرم (ص): «اللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلاءِ أَهْلُ بَیْتی وَ خاصَّتی وَ حامَّتی… فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَ بَرَکاتِکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ غُفْرانَکَ… عَلَیْهِمْ وَ عَلَیْنا» (خدایا اینان اهل بیت و خاصان و نزدیکان منند… پس درودها و برکات و رحمت و آمرزش خود را بر ایشان و بر ما قرار ده.)

•پاسخ الهی: «… فَقَدْ غَفَرْتُ لَکَ وَ لَهُمْ وَ قَبِلْتُ شَفاعَتَکُمْ» (آمرزیدم تو و ایشان را و شفاعت شما را پذیرفتم.)

مقام شفاعت کبری: پذیرش شفاعت پنج تن از جانب خداوند، نشان‌دهنده مقام شفاعت کبری و واسطه‌گری ایشان در امر مغفرت است. از آنجایی که فاطمه (س) محور این جمع است، او کانون و منشأ جریان شفاعت است. این همان معنای عملی اتصال به «حبل المتین فاطمی» است که در ادبیات عرفانی آمده است.

۲. رمز خلود و استمرار ولایت

اعلام عمومی این واقعه و تأکید بر اینکه «ما جَمَعَ مَحْفِلٌ مِنْ شیعَتِنا وَ مُحِبّینا اِلاَّ وَ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ» (در هیچ محفلی از شیعیان و دوستداران ما جمع نشوند مگر آنکه رحمت بر آنان نازل شود)، تضمین‌کننده بقای ولایت و دوام فیض فاطمی در طول تاریخ است.

•ولایت در تاریخ: همان‌گونه که در مقدمه اشاره شد، حضرت فاطمه (س) اُمُّ الائمه و سرچشمه ولایت از امام حسن تا امام مهدی (عج) است. این خلود و برکت، نتیجه طبیعی مقام هستی‌شناختی ایشان به عنوان ذات حقیقت محمدیه و علت غایی آفرینش است. هر گونه خیر و برکتی که تا قیامت به شیعیان می‌رسد، از مجرای این سلسله‌ی کساء یمانی و به واسطه‌ی محوریّت فاطمه (س) جاری می‌شود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

بر اساس تحلیل عرفانی ساختار و محتوای حدیث کساء، جایگاه حضرت فاطمه زهرا (س) در نظام هستی و تاریخ، فراتر از یک شخصیت بزرگ و حتی یک معصوم است؛ ایشان دارای مقامی یگانه است که می‌توان آن را در موارد زیر خلاصه کرد:

۱. قطبیت وجودی و محوریت هستی: معرفی اهل بیت (ع) با محوریت «فاطمه و پدر و شوهر و دو فرزندش»، نشان‌دهنده آن است که نور و حقیقت سایر معصومین (ع) از طریق ایشان به ظهور می‌رسد و وجود ایشان، قطب و مدار هدایت در عالم است.

۲.و اسطه فیض و پناهگاه نبوی: در مقام «اعاذه» (پناه دادن) به نبی اکرم (ص) از ضعف، حضرت زهرا (س) در مقام «قلب عالم» و «مظهر اسم جامع الله» قرار می‌گیرد تا تجلیات عظمت الهی بر وجود نبوی را تلطیف و تفصیل دهد.

۳. علت غایی آفرینش (لولاک فاطمی): تأکید الهی بر اینکه خلقت افلاک و هر آنچه در آن‌هاست به خاطر محبت این پنج تن است و محوریت فاطمه (س) در این معرفی، بر این حقیقت دلالت دارد که بقای هستی به تداوم ولایت و نسل فاطمی وابسته است و ایشان علت العلل و غایت آفرینش در عالم امکان هستند.

۴. منبع تداوم ولایت: حضرت فاطمه (س)، تنها مجرای استمرار نور ولایت و امامت از طریق فرزندانش (از امام حسن تا امام مهدی -عج-) در تاریخ است و بدون ایشان، خط هدایت الهی بر زمین منقطع می‌شد.

در نهایت، حدیث کساء از منظر عرفانی، سندی است بر اینکه حضرت فاطمه زهرا (س)، در مقامی قرار دارند که واسطه اتصال نبوت به امامت، منبع فیض ولایت، و محور غایی خلقت هستند، و شناخت ایشان، شرط لازم برای دستیابی به معرفت کامل به سایر معصومین و توحید الهی است.

منابع

حائری، سید مهدی (۱۳۸۰ ش.). «حدیث کساء»، در دایرةالمعارف تشیع، تهران، نشر شهید سعید محبی، چاپ دوم.

صدوق، محمّد بن علی (۱۳۷۲ ش.). الخصال. ترجمه جعفری یعقوب. قم: نسیم کوثر.

صدوق، محمّد بن علی (۱۳۹۶ ق.). کمال الدین و تمام النعمة. محقق علی‌اکبر غفاری، تهران: اسلامیة.

صفوی، سید سلمان (۱۳۹۴ ش.). پدیدارشناسی فاطمه (س) در قرآن، روایات و هنر. قم: انتشارات سلمان آزاده.

خبرگزاری مهر (MNA) از هجدهم اسفندماه سال ۸۱ فعالیت آزمایشی خود را آغاز کرده و پس از آن در ۲۹ اردیبهشت ماه سال ۸۲. متقارن با ۱۷ ربیع‌الاول، سالروز ولادت رسول گرامی اسلام (ص) به صورت آزمایشی بر روی شبکه اینترنت قرار گرفت. این خبرگزاری سوم تیرماه سال ۱۳۸۲ همزمان با روز اطلاع رسانی دینی فعالیت رسمی خود را به دو زبان فارسی و انگلیسی آغاز کرد و بخش عربی «مهر» ۱۴ دی ماه همان سال، همزمان با میلاد با سعادت هشتمین اختر آسمان امامت و ولایت فعالیت خود را در پیش گرفت. ۱) اداره کل اخبار داخلی: این اداره کل متشکل از «گروه‌های فرهنگ، هنر، سیاست، اقتصاد، جامعه، دین و اندیشه، حوزه و دانشگاه، دانش و فناوری، ورزش و عکس» است. ۲) اداره کل اخبار خارجی: اداره اخبار خارجی مهر در دو بخش فارسی شامل: «گروه‌های خبری آسیای شرقی و اقیانوسیه، آسیای غربی، اوراسیا، خاورمیانه و آفریقای شمالی، آفریقای مرکزی و جنوبی، اروپا، آمریکای شمالی و آمریکای لاتین و ایران در جهان» و بخش زبان‌های خارجی، شامل «عربی، انگلیسی، استانبولی، اردو و کردی» فعال است. ۳) اداره کل اخبار استان‌ها: خبرگزاری مهر با دارا بودن دفتر خبری در تمامی استان‌ها، اخبار استانی را در ۵ گروه منطقه‌ای در سطح کشور دسته بندی نموده است که شامل مناطق «شمال، شرق، غرب، جنوب و مرکز» است. ۴) اداره کل رسانه‌های نو: به منظور فعالیت مؤثر خبرگزاری مهر در فضای مجازی این اداره در بخش‌های «شبکه‌های اجتماعی، فیلم، اینفوگرافیک، رادیومهر و مجله مهر» به تولید محتوا می‌پردازد. فعالیت‌های بین المللی خبرگزاری مهر ۵ سال پس از تأسیس در سال ۲۰۰۷ به عنوان چهلمین عضو رسمی اتحادیه خبرگزاری‌های آسیا و اقیانوسیه «اوآنا» در سیزدهمین نشست عمومی این اتحادیه پذیرفته شد. بعد از برگزاری بیست و نهمین نشست کمیته اجرایی اتحادیه خبرگزاری‌های آسیا و اقیانوسیه آذر ماه سال ۱۳۸۶ (۲۰۰۷) در جاکارتا اعضای این گروه ضمن بررسی مصوبات اجلاس سال گذشته (۲۰۰۶) تهران، درخواست عضویت خبرگزاری مهر را نیز مورد بررسی قرار دادند و موافقت خود را با پیوستن مهر به عنوان چهلمین عضو «اوآنا» اعلام کردند. خبرگزاری مهر توانست در همین مدت کوتاه نقشی فعال در آن سازمان و عرصه بین الملل ایفا کند. خبرگزاری مهر در سال ۲۰۰۹ میزبان سی و یکمین نشست کمیته اجرایی و بیست و پنجمین کمیته فنی اوآنا در تهران بوده‌است. خبرگزاری مهر در کنفرانس‌های مهم بین‌لمللی همچون: المپیک رسانه‌ها (چین ۲۰۰۹)، نشست سران اوآنا (کره جنوبی ۲۰۱۰)، چهاردهمین مجمع عمومی "اوآنا" (استانبول ۲۰۱۰)، سی و سومین نشست کمیته اجرایی و بیست و هفتمین نشست گروه فنی خبری اوآنا (مغولستان، اولانباتور ۲۰۱۱)، جشن پنجاهمین سال تأسیس اوآنا (بانکوک، تایلند ۲۰۱۲) دومین اجلاس جهانی رسانه‌ها (مسکو ۲۰۱۲) حضور فعال داشته و میهمان ویژه سومین کنگره جهانی خبرگزاری‌ها (بوینس آیرس، آرژانتین ۲۰۱۰) بوده است. سی و هشتمین اجلاس کمیته فنی و اجرایی اوآنا (فوریه ۲۰۱۵) سی و نهمین اجلاس کمیته فنی و اجرایی اوآنا (نوامبر ۲۰۱۵) اجلاس جهانی اقتصادی قزاقستان (۲۰۱۶) اجلاس جهانی رسانه‌ای اقتصادی سن پترزبورگ، روسیه (۲۰۱۶) اجلاس رسانه‌ای جاده ابریشم چین (۲۰۱۶) اعزام خبرنگار به نمایشگاه صنعت حلال تایلند به دعوت رسمی دولت تایلند (۲۰۱۶) اعزام خبرنگار به دوره آموزشی خبرگزاری اسپوتنیک روسیه به دعوت رسمی خبرگزاری (۲۰۱۶) کنفرانس رسانه‌های اسلامی، اندونزی (۲۰۱۶) چهلمین نشست کمیته فنی و اجرایی و شانزدهمین اجلاس مجمع عمومی اوآنا، آذربایجان (نوامبر ۲۰۱۶) پنجمین کنگره جهانی خبرگزاری‌ها، آذربایجان (نوامبر ۲۰۱۶) این خبرگزاری مبتکر پرچم سازمان ۵۰ ساله خبرگزاری‌های آسیا-اقیانوسیه بوده و منتخب فعال‌ترین خبرگزاری این سازمان در سال ۲۰۱۰ بوده است. انتشارات رسانه مهر خبرگزاری مهر در سال ۱۳۹۰ مجوز انتشارات رسانه مهر را با هدف انتشار کتاب و آثار مکتوب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. کتاب‌هایی همچون "جای پای جلال" نوشته مهدی قزلی، "حرفه‌ای " نوشته مرتضی قاضی و "واژه نامه اصطلاحات مطبوعاتی فارسی –انگلیسی" از جمله آثار انتشار یافته این مجموعه است. ارتباط با رسانه‌های جهان نظر به حضور بین‌المللی و اثرگذاری، این خبرگزاری ۶ زبانه (فارسی، عربی، انگلیسی، ترکی، اردو، کردی) به عنوان، مرجع قابل اعتمادی برای رسانه‌های معتبر دنیا تبدیل شده است. از این رو بسیاری از رسانه‌های خارجی ضمن اعلام آمادگی برای ایجاد دفاتر نمایندگی در منطقه مورد نظر برای تبادل اخبار و انعکاس وقایع مهم خبری دو کشور اقدام به امضا تفاهم نامه همکاری با خبرگزاری مهر کرده‌اند. خبرگزاری شینهوا (چین)، کیودو (ژاپن)، پی تی آی (هند)، تاس (روسیه)، اسپوتنیک (روسیه)، افه (اسپانیا)، برناما (مالزی)، پیرولی (گرجستان)، آکوپرس (رومانی)، یونهاپ (کره جنوبی)، پرنسا لاتینا (کوبا)، وی ان ای (ویتنام)، جیهان (ترکیه)، آنتارا (اندونزی)، ترند (آذربایجان)، نیوزیانا (زیمبابوه)، مونتسامه (مغولستان)، سانا (سوریه)، ای پی پی (پاکستان)، پی ان ای (فیلیپین) و آوا (افغانستان) برخی از خبرگزاری‌های طرف قرارداد با خبرگزاری مهر هستند. میثاق اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری مهر خود را متعهد به رعایت میثاق اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری‌ها می‌داند. با مهر به دنیا نگاه کنیم صاحب امتیاز: سازمان تبلیغات اسلامی مدیر عامل و مدیر مسئول: محمد مهدی رحمتی معاون خبر: محمدحسین معلم طاهری

ادامه مطلب
تبلیغات
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دینی و مذهبی

فاطمه زهرا(س) الگوی عالم

سخنرانی قدیمی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اوایل دهه‌ی ۵۰ شمسی درباره ایستادگی و مبارزه‌ی حضرت زهرا(س) در دفاع از حق و ضرورت درس‌آموزیِ بشریت از زندگی ایشان را در این فیلم مشاهده می‌کنید.


دریافت
6 MB

ادامه مطلب

دینی و مذهبی

همه چیز درباره تبار زهران ممدانی؛ خوجه‌های اثنی عشری اقلیتی فراملی

انتخاب شهردارِ نیویورک از میان فردی متعلق به جماعت خوجه‌ اثنی عشری شرق آفریقا، نمادی از فراگیریِ موفقیت دیاسپورایی است.

همه چیز درباره تبار زهران ممدانی؛ خوجه‌های اثنی عشری اقلیتی فراملی

به گزارش خبرگزاری مهر، محسن معارفی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تانزانیا در مقاله‌ای نوشت: انتخاب زهران ممدانی (Zohran Mamdani) از جامعه‌ی خوجه‌های اثنی عشری (Khoja Shia Ithna-Asheri) شرق آفریقا، به‌عنوان شهردار نیویورک، تنها یک رخداد سیاسی محلی نیست؛ بلکه نقطه‌عطفی در تاریخ این دیاسپورای کوچک اما بسیار تأثیرگذار به شمار می‌رود. این رویداد فرصتی کم‌نظیر برای بازخوانی تاریخ، ساختار اجتماعی و مسیر مهاجرتی جامعه‌ای است که در طول دو قرن گذشته، از یک گروه تجاری کوچک در گجرات هند، به یک شبکه‌ی فراملی مذهبی – اقتصادی با نفوذ جهانی تبدیل شده است.

جمعیت خوجه‌ها در شرق آفریقا همواره نقشی مهم و گاه پنهان در اقتصاد، تجارت، آموزش و حتی سیاست‌های غیررسمی ایفا کرده‌اند. سازمان‌یافتگی داخلی، روحیه‌ی جماعتی، پایبندی مذهبی، و مهارت‌های تجاری، آن‌ها را به یکی از منسجم‌ترین اقلیت‌های آسیایی–اسلامی در قاره آفریقا بدل کرده است. این گزارش با بررسی تاریخی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی خوجه‌ها، تلاش می‌کند اهمیت انتخاب ممدانی را در بستری تاریخی و تحلیلی گسترده‌تر قرار دهد.

پیشینه‌ی تاریخی: ریشه‌ها و موج نخست مهاجرت از گجرات به شرق آفریقا (۱۸۴۰ – ۱۹۶۰)

منشأ قومیتی و مهاجرت

خوجه‌ها ریشه در جوامع مسلمانِ گجراتیِ منطقه‌ی غرب هند دارند؛ گروه‌هایی از تجار و واسطه‌گرانِ ساحلی که در دوره‌های مختلف برای تجارت در اقیانوس هند فعالیت داشتند. در قرن نوزدهم (به‌ویژه از دهۀ ۱۸۳۰–۱۸۴۰ به بعد) عواملی چون قحطی، فشارهای مذهبی-اجتماعی، و فرصت‌های تجاری در بنادر شرق آفریقا باعث مهاجرت گسترده‌ی خوجه‌ها شد؛ آنان عمدتاً در شهرهای ساحلی مستقر شدند: زنگبار (نخستین مقصد جماعت خوجه)؛ لامو و مومباسا (در کنیا)؛ باگامویو، تانگا و دارالسلام (در تانزانیا)؛ کامپالا، جینجا (در اوگاندا). این بنادر، محل اتصال تجارت آسیای جنوبی و شرق آفریقا بودند. خوجه‌های مهاجر غالباً با سرمایه‌ی اندک به بنادر ساحلی وارد شدند و عمدتاً در فعالیت‌هایی مانند تجارت خرده‌فروشی و عمده‌فروشی، واسطه‌گری واردات و صادرات کالاهای ضروری، و خدمات مالی محلی متمرکز شدند. به‌تدریج این فعالیت‌ها پایه‌ی ثروت و نفوذ اجتماعیِ آنان را شکل دادند. شبکه‌های زبانی (گجراتی / کتچی) و پیوندهای خانوادگی-قومی نیز نقش اساسی در موفقیت اقتصادی آنان داشتند.

تحول مذهبی و شِکل‌گیری جماعت خوجه اثنی‌عشری

در آغاز، بسیاری از خوجه‌ها تحت تأثیر سلسلۀ دعوت‌ها و شبکه‌های روحانیِ اسماعیلی بودند. اما از نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم تا اوایل سدۀ بیستم، اختلافاتی در درون جماعت بر سر رهبری مذهبی، مدیریت اموال جماعتی و مرجعیت دینی باعث شد بخش‌هایی از خوجه‌ها، راهِ اثنی‌عشری (تشیع دوازده امامی) را برگزینند. آنها بعد از تماس با روحانیون شیعه از عراق، ایران و بحرین اطلاعاتی مذهبی خودشان را گسترش دارند و همین «عامل اعتقادی» را پاسخگوی نیاز به هویت مشترک و یکپارچه در محیط جدید، قرار دادند.
از دهه ۱۹۳۰ به بعد، خوجه‌ها در قالب «جماعت» (Jamaat) و بر اساس اساسنامه‌ی مدون تلاش کردند، نقش اقتصادی، اجتماعی و مذهبی خود را در منطقه تثبیت کنند. آنها با تکیه بر شبکه‌های تجاریِ فرامرزی توانستند به طبقه‌ای فعال در اقتصادِ شهریِ بنادر و به ستون فقرات اقتصاد محلی در برخی مناطق بدل شوند. این موفقیت اقتصادی باعث شد خوجه‌ها از همان ابتدا به یک «طبقه متوسط آسیایی» تبدیل شوند که اروپایی‌ها نیز به آن‌ها اتکا داشتند.

از دهه‌های میانی سدۀ بیستم، جماعت‌های خوجه در تأسیس مدارس، درمانگاه‌ها، صندوق‌های قرض‌الحسنه و مؤسسات خیریه فعال شدند. این نهادها علاوه بر اعضای جماعت، به بخش‌های دیگر جامعه نیز خدمات ارائه نمودند و به نوعی جای خالی برخی خدمات دولتی را پر کردند؛ از این رو، خوجه‌ها نه‌فقط به‌عنوان تاجران، بلکه به‌عنوان بازیگران مهم اجتماعی نیز شناخته شدند.

همه چیز درباره تبار زهران ممدانی؛ خوجه‌های اثنی عشری اقلیتی فراملی

عزاداری‌ها و آئین‌های محرم و عاشورا، جلسات منبر، و آموزش‌های دینی تبدیل به نمایش‌های مذهبیِ عمومی شد که هویت اجتماعی و مرجعیت مذهبی جماعت را تقویت می‌کرد و تا به امروز از مهم‌ترین عناصر هویت خوجه‌ها به شمار می‌رود.

بحران‌ها، موج دوم مهاجرت‌ها و پراکندگی جهانی (۱۹۶۰–۱۹۸۰)

خوجه‌ها نیز مانند سایر جوامع آسیاییِ ساکن در شرق آفریقا، تحت تأثیر ناپایداری‌ها و بحران‌های سیاسی-اجتماعی این منطقه قرار گرفتند. سه بحران بزرگ، موج دوم مهاجرت خوجه‌ها از شرق آفریقا را رقم زد و نقش تعیین‌کننده‌ای در پراکندگی گسترده‌ی آن‌ها داشت:

انقلاب زنگبار (۱۹۶۴)

انقلاب زنگبار که با برخوردها و خشونت علیه طبقات حاکم پیشین همراه بود، موجب غارت و تخریب املاک متعلق به جوامع عرب و آسیایی‌ها و از جمله خوجه‌ها شد. مصادره‌ی اموال و خشونت شدید باعث فرار خوجه‌ها از زنگبار گردید. این حادثه تأثیر عمیقی بر جماعت‌های آسیاییِ ساکن زنگبار داشت و بخشی از آنان به بریتانیا و سایر کشورها مهاجرت کردند.

اخراج آسیایی‌ها از اوگاندا (۱۹۷۲)

دستور عیدی امین به اخراج همه‌ی آسیایی‌ها در اوت ۱۹۷۲ و الزام آنان به ترک کشور ظرف ۹۰ روز، موجی از خروج اجباری را به‌وجود آورد؛ ده‌ها هزار نفر از اوگاندا خارج شدند. بسیاری از خوجه‌ها به دیگر کشورهای شرق آفریقا و یا به بریتانیا، کانادا و سایر کشورهای غربی مهاجرت کردند.

ناپایداری‌های سومالی و کنیا

در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کشورهای سومالی و کنیا که در آن زمان خوجه‌های زیادی در آنجا ساکن بودند، شاهد ناپایداری‌های سیاسی و خشونت علیه خوجه‌ها بود که باعث مهاجرت گروه زیادی از خوجه‌ها به کشورهای غربی شد.

پس از موج مهاجرت‌های اجباری و اختیاری، خوجه‌ها نه‌تنها متلاشی نشدند، بلکه توانستند ساختار خود را بازسازی کنند. جماعت‌های خوجه در اروپا (لندن، لستر، بیرمنگام و پیتربورو)، آمریکای شمالی (تورنتو، ونکوور، اورلاندو و نیویورک) و استرالیا (سیدنی و ملبورن) مجتمع شدند. در این شهرها ساختار جماعتیِ مشابهِ شرق آفریقا (مسجد، حسینیه، مدارس دینی و صندوق‌های خیریه) بازتولید شد تا انسجام اجتماعی و هویت دینی آنها حفظ گردد. جماعات محلی منظم در اروپا، کانادا، آمریکا و استرالیا، فدراسیون جهانی خوجه‌های اثنی عشری و شبکه‌ی سراسری مدارس، مساجد و مراکز اجتماعی باعث شد این جامعه امروز یکی از منسجم‌ترین و ثروتمندترین دیاسپوراهای شیعی خارج از خاورمیانه تبدیل شود. این بازتولید نهادی به خوجه‌ها امکان داد که در سیاست، دانشگاه و اقتصادِ کشورهای میزبان نفوذ پیدا کنند.

زهران ممدانی؛ نمادِ حضورِ فراملی خوجه‌های شرق آفریقا

زهران کوامه ممدانی (Zohran Kwame Mamdani) در ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ در اوگاندا دورن خانواده‌ای از خوجه اثنی‌عشری شرق آفریقا تولد یافت. پدر بزرگ ممدانی، مرحوم کرمعلی علیبها در سال ۱۹۵۰ رئیس جماعت خوجه‌های شرق آفریقا بود و پدر ممدانی (محمود ممدانی)، از خوجه‌های شرق آفریقا است که به خاطر بحران‌های منطقه در کشورهای اوگاندا، تانزانیا و کنیا اقامت داشته است و هم اکنون استاد دانشگاه و محقق برجسته در مراکز دانشگاهی اوگاندا است. ممدانی یکی از القاب معروف شیعیان خوجه در تانزانیا و شرق آفریقا است و در حال حاضر نیز بسیاری از بستگان زهران ممدانی در تانزانیا و اوگاندا هستند.

زهران ممدانی در سال‌های اخیر در عرصه‌ی سیاسی نیویورک فعال بود و به عنوان عضوی از حزب دموکرات و جریان دموکراتیک سوسیالیست‌ها فعالیت می‌کرد تا اینکه امسال (۲۰۲۵) بعد از یک مبارزۀ انتخاباتی، به عنوان شهرداری نیویورک برگزیده شد. انتخاب شهردارِ نیویورک از میان فردی متعلق به جماعت خوجه‌ی اثنی عشری شرق آفریقا، نه‌تنها نمادی از فراگیریِ موفقیت دیاسپورایی است، بلکه نشان می‌دهد که شبکه‌ها و سرمایه‌های اجتماعیِ خوجه‌ها می‌توانند در عرصه‌ی سیاست در سطح بالا نیز تأثیرگذار باشند. حضورِ یک شهردار با ریشه‌های خوجه‌ای باعث توجه عمومی و رسانه‌ای گسترده‌ای به تاریخ و وضعیت خوجه‌ها شده است.

اهمیت خوجه‌ها برای دیپلماسی و فرهنگ ایران

ماهیت اجتماعی جامعه‌ی خوجه‌ها به‌شدت با باورهای اعتقادی شیعه‌ی اثنی‌عشری گره خورده است. همین باور بنیادین، سنگ‌بنای هویت جمعی آنان را شکل داده و مانند زنجیری مستحکم، آنان را به ایران و به میراث فرهنگی و تمدنی تشیع ایرانی پیوند می‌دهد. هرچند خوجه‌ها به‌سبب موقعیت اقتصادی و ملاحظات تجاری گسترده، به‌طور معمول از ورود علنی به عرصه‌ی سیاست رسمی خودداری می‌کنند، اما این امر هیچ‌گاه به معنای فاصله‌گیری اعتقادی یا فرهنگی آنان از ایران نبوده است. بلکه تجربه‌ی تاریخی آنان نشان می‌دهد که هسته‌ی هویتی خوجه‌ها از عمق باورهای شیعی برآمده و این باورها به‌گونه‌ای درونی شده که آنها را در برابر تحولات جهان اسلام و به‌ویژه جریان‌های سیاسی–اجتماعی ایران به‌شدت حساس و متأثر می‌سازد. خوجه‌ها فرهنگ تشیع را نه‌فقط مجموعه‌ای از شعائر مذهبی، بلکه نظامی اخلاقی–تمدنی برای زیست فردی و جمعی می‌دانند. از این‌رو، آنچه امروزه «تشیع ایرانی» نامیده می‌شود – شامل عقلانیت کلامی، ادبیات عاشورایی، روحیه عدالت‌خواهی و پیوند میان دین و اخلاق اجتماعی – در جامعه‌ی خوجه‌ها حضوری پررنگ دارد. بسیاری از اعضای این جامعه افتخار می‌کنند که نسل‌های خود را با چنین فرهنگی پرورش دهند. در جامعه‌ی خوجه‌های امروز ادبیات دینی ایرانی، مناسک عزاداری مبتنی بر سنت‌های ایرانی–عاشورایی، سبک‌های تربیتی برگرفته از الگوهای خانوادگی شیعه ایرانی، و حتی الگوهای سازمانی هیئت‌ها و انجمن‌های دینی در ایران، تا حدود زیادی بازتولید می‌شود. این روند باعث شده که پیوند فرهنگی خوجه‌ها با ایران نه‌فقط یک خاطره‌ی تاریخی، بلکه یک واقعیت زنده‌ی اجتماعی باشد.

همه چیز درباره تبار زهران ممدانی؛ خوجه‌های اثنی عشری اقلیتی فراملی

پیوندهای عمیق اعتقادی، فرهنگی و تربیتی خوجه‌ها با ایران، ظرفیت مهمی برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فراهم می‌کند. خوجه‌ها، به‌عنوان یکی از شبکه‌های منسجم و سازمان‌یافته شیعی در جهان، هم در حوزه‌ی ارتباطات فراملی و هم در عرصه‌ی اقتصادی و رسانه‌ای نفوذ گسترده‌ای دارد. آنها اگرچه غالباً به‌دلیل منافع اقتصادی تمایل دارند روابط سیاسی آشکاری با دولت‌ها یا جریان‌های منطقه‌ای نداشته باشند، اما گرایش درونی و دلبستگی فرهنگی آنان به ایران، زمینه‌ای طبیعی برای همکاری‌های فرهنگی، آموزشی، مذهبی و اجتماعی فراهم می‌کند. برخلاف بسیاری از گروه‌های مسلمان که پیوندهای ضعیف یا مقطعی با ایران دارند، خوجه‌ها، ایران را مرکز تکوین فرهنگی خود می‌دانند و همین امر یک پشتوانه‌ی عاطفی و پایدار برای دیپلماسی فرهنگی ایجاد می‌کند.ایران می‌تواند از این ظرفیت مهم، به‌عنوان پل ارتباطی نرم بهره‌مند شود:

جامعه‌ی خوجه‌ها، آمیخته‌ای از نظم سازمانی و تعهد مذهبی است و می‌تواند الگوی مناسبی برای معرفی تشیع دوازده امامی که مذهب رسمی ایرانی است، در محیط‌های چندفرهنگی باشد.

پیوند عاطفی خوجه‌ها با حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی ایران، بستر مناسبی برای پروژه‌های علمی و آموزشی مشترک فراهم می‌سازد. به ویژه آنکه بسیاری از جوانان امروز خوجه‌ها در دانشگاه‌های معتبر جهانی جایگاه‌های پژوهشی و آموزشی یافته‌اند و جماعت خوجه از سرمایه‌ی انسانی قوی برخوردارند.

حضور گسترده‌ی خوجه‌ها در شرق آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی و حوزه‌ی خلیج فارس، شبکه‌ای طبیعی برای انتشار نمادهای فرهنگی ایران ایجاد کرده است.

اقدامات زیر می‌تواند به تعامل سازنده و استراتژیک بین نهادهای فرهنگی-آموزشی ایرانی و این جماعت منجر شود:

گسترش بورسیه‌های هدفمند برای دانشجویان خوجه: در مقاطع کارشناسی‌ارشد و دکتری، به‌ویژه در رشته‌های علوم انسانی، مطالعات دیاسپورا، تاریخ اسلام و مطالعات توسعه.

برنامه‌های تبادل اساتید و دانشجویان: دعوت به کنفرانس‌ها و همایش‌های تخصصی در ایران در موضوعات مرتبط با تاریخ و فرهنگ شیعیِ جنوب آسیا و شرق آفریقا.

برگزاری رویدادهای مشترک فرهنگی (نمایشگاه‌ها، سخنرانی‌ها و برنامه‌های فرهنگی) در سفارتخانه‌ها و مراکز فرهنگی ایران در کشورهای میزبان خوجه‌ها (تانزانیا، کنیا، اوگاندا و مراکز دیاسپورا در لندن، تورنتو و …).

حمایت‌های معنوی از پروژه‌های «بیدارسازیِ میراث خوجه‌ها» (Heritage Awakening) که با توجه به گسست نسلی جوانانی که در کشورهای غربی بزرگ شده‌اند، جزو مهمترین برنامه‌های فدارسیون جهانی خوجه‌هاست.

البته این تعامل باید با رعایت کاملِ استقلالِ جمعی و حریم خصوصیِ جماعت، و دور از هرگونه رویکردهای تبلیغاتی یک‌طرفه باشد. در این صورت، هر گونه همکاری شفاف، مبتنی بر احترام متقابل و متناسب با قوانین کشور میزبان می‌تواند بستری برای تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی ایران اسلامی باشد.

ادامه مطلب

دینی و مذهبی

آغاز پویش «یاس قرآن» به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س)

پویش معنوی «یاس قرآن» با هدف ترویج معارف فاطمی و تشویق قرآن‌آموزان به انجام فعالیت‌های عبادی، اخلاقی و هنری راه‌اندازی شد.

آغاز پویش «یاس قرآن» به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س)

به گزارش خبرگزاری مهر، پویش معنوی «یاس قرآن» به همت مرکز امور قرآنی آستان قدس رضوی هم‌زمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و با هدف ترویج معارف فاطمی و تشویق قرآن‌آموزان به انجام فعالیت‌های عبادی، اخلاقی و هنری راه‌اندازی شد.

این پویش در سه بخش قرآن کریم، اخلاقی و هنری طراحی شده و شرکت‌کنندگان موظف‌اند هر سه بخش را انجام دهند؛ از تلاوت سوره مبارکه کوثر و انجام یک عمل نیک پنهانی به نیت سیره فاطمی گرفته تا تولید آثار هنری متناسب با شخصیت حضرت زهرا (س)، از جمله شرایط شرکت در این مسابقه است.

همه قرآن‌آموزان می‌توانند در این حرکت نورانی شرکت کنند و با قدمی کوچک، اما دلی بزرگ، یاد بانوی مهربانی‌ها را زنده نگه دارند. مهلت و نحوه ارسال آثار در این پویش از ۱ تا ۱۰ آذرماه و از طریق AbnaoReza۱۲۱ در پیام رسان ایتا اعلام شده است.

ادامه مطلب

برترین ها