به گزارش خبرگزاری مهر، محسن معارفی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تانزانیا در مقالهای نوشت: انتخاب زهران ممدانی (Zohran Mamdani) از جامعهی خوجههای اثنی عشری (Khoja Shia Ithna-Asheri) شرق آفریقا، بهعنوان شهردار نیویورک، تنها یک رخداد سیاسی محلی نیست؛ بلکه نقطهعطفی در تاریخ این دیاسپورای کوچک اما بسیار تأثیرگذار به شمار میرود. این رویداد فرصتی کمنظیر برای بازخوانی تاریخ، ساختار اجتماعی و مسیر مهاجرتی جامعهای است که در طول دو قرن گذشته، از یک گروه تجاری کوچک در گجرات هند، به یک شبکهی فراملی مذهبی – اقتصادی با نفوذ جهانی تبدیل شده است.
جمعیت خوجهها در شرق آفریقا همواره نقشی مهم و گاه پنهان در اقتصاد، تجارت، آموزش و حتی سیاستهای غیررسمی ایفا کردهاند. سازمانیافتگی داخلی، روحیهی جماعتی، پایبندی مذهبی، و مهارتهای تجاری، آنها را به یکی از منسجمترین اقلیتهای آسیایی–اسلامی در قاره آفریقا بدل کرده است. این گزارش با بررسی تاریخی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی خوجهها، تلاش میکند اهمیت انتخاب ممدانی را در بستری تاریخی و تحلیلی گستردهتر قرار دهد.
پیشینهی تاریخی: ریشهها و موج نخست مهاجرت از گجرات به شرق آفریقا (۱۸۴۰ – ۱۹۶۰)
منشأ قومیتی و مهاجرت
خوجهها ریشه در جوامع مسلمانِ گجراتیِ منطقهی غرب هند دارند؛ گروههایی از تجار و واسطهگرانِ ساحلی که در دورههای مختلف برای تجارت در اقیانوس هند فعالیت داشتند. در قرن نوزدهم (بهویژه از دهۀ ۱۸۳۰–۱۸۴۰ به بعد) عواملی چون قحطی، فشارهای مذهبی-اجتماعی، و فرصتهای تجاری در بنادر شرق آفریقا باعث مهاجرت گستردهی خوجهها شد؛ آنان عمدتاً در شهرهای ساحلی مستقر شدند: زنگبار (نخستین مقصد جماعت خوجه)؛ لامو و مومباسا (در کنیا)؛ باگامویو، تانگا و دارالسلام (در تانزانیا)؛ کامپالا، جینجا (در اوگاندا). این بنادر، محل اتصال تجارت آسیای جنوبی و شرق آفریقا بودند. خوجههای مهاجر غالباً با سرمایهی اندک به بنادر ساحلی وارد شدند و عمدتاً در فعالیتهایی مانند تجارت خردهفروشی و عمدهفروشی، واسطهگری واردات و صادرات کالاهای ضروری، و خدمات مالی محلی متمرکز شدند. بهتدریج این فعالیتها پایهی ثروت و نفوذ اجتماعیِ آنان را شکل دادند. شبکههای زبانی (گجراتی / کتچی) و پیوندهای خانوادگی-قومی نیز نقش اساسی در موفقیت اقتصادی آنان داشتند.
تحول مذهبی و شِکلگیری جماعت خوجه اثنیعشری
در آغاز، بسیاری از خوجهها تحت تأثیر سلسلۀ دعوتها و شبکههای روحانیِ اسماعیلی بودند. اما از نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم تا اوایل سدۀ بیستم، اختلافاتی در درون جماعت بر سر رهبری مذهبی، مدیریت اموال جماعتی و مرجعیت دینی باعث شد بخشهایی از خوجهها، راهِ اثنیعشری (تشیع دوازده امامی) را برگزینند. آنها بعد از تماس با روحانیون شیعه از عراق، ایران و بحرین اطلاعاتی مذهبی خودشان را گسترش دارند و همین «عامل اعتقادی» را پاسخگوی نیاز به هویت مشترک و یکپارچه در محیط جدید، قرار دادند.
از دهه ۱۹۳۰ به بعد، خوجهها در قالب «جماعت» (Jamaat) و بر اساس اساسنامهی مدون تلاش کردند، نقش اقتصادی، اجتماعی و مذهبی خود را در منطقه تثبیت کنند. آنها با تکیه بر شبکههای تجاریِ فرامرزی توانستند به طبقهای فعال در اقتصادِ شهریِ بنادر و به ستون فقرات اقتصاد محلی در برخی مناطق بدل شوند. این موفقیت اقتصادی باعث شد خوجهها از همان ابتدا به یک «طبقه متوسط آسیایی» تبدیل شوند که اروپاییها نیز به آنها اتکا داشتند.
از دهههای میانی سدۀ بیستم، جماعتهای خوجه در تأسیس مدارس، درمانگاهها، صندوقهای قرضالحسنه و مؤسسات خیریه فعال شدند. این نهادها علاوه بر اعضای جماعت، به بخشهای دیگر جامعه نیز خدمات ارائه نمودند و به نوعی جای خالی برخی خدمات دولتی را پر کردند؛ از این رو، خوجهها نهفقط بهعنوان تاجران، بلکه بهعنوان بازیگران مهم اجتماعی نیز شناخته شدند.

عزاداریها و آئینهای محرم و عاشورا، جلسات منبر، و آموزشهای دینی تبدیل به نمایشهای مذهبیِ عمومی شد که هویت اجتماعی و مرجعیت مذهبی جماعت را تقویت میکرد و تا به امروز از مهمترین عناصر هویت خوجهها به شمار میرود.
بحرانها، موج دوم مهاجرتها و پراکندگی جهانی (۱۹۶۰–۱۹۸۰)
خوجهها نیز مانند سایر جوامع آسیاییِ ساکن در شرق آفریقا، تحت تأثیر ناپایداریها و بحرانهای سیاسی-اجتماعی این منطقه قرار گرفتند. سه بحران بزرگ، موج دوم مهاجرت خوجهها از شرق آفریقا را رقم زد و نقش تعیینکنندهای در پراکندگی گستردهی آنها داشت:
انقلاب زنگبار (۱۹۶۴)
انقلاب زنگبار که با برخوردها و خشونت علیه طبقات حاکم پیشین همراه بود، موجب غارت و تخریب املاک متعلق به جوامع عرب و آسیاییها و از جمله خوجهها شد. مصادرهی اموال و خشونت شدید باعث فرار خوجهها از زنگبار گردید. این حادثه تأثیر عمیقی بر جماعتهای آسیاییِ ساکن زنگبار داشت و بخشی از آنان به بریتانیا و سایر کشورها مهاجرت کردند.
اخراج آسیاییها از اوگاندا (۱۹۷۲)
دستور عیدی امین به اخراج همهی آسیاییها در اوت ۱۹۷۲ و الزام آنان به ترک کشور ظرف ۹۰ روز، موجی از خروج اجباری را بهوجود آورد؛ دهها هزار نفر از اوگاندا خارج شدند. بسیاری از خوجهها به دیگر کشورهای شرق آفریقا و یا به بریتانیا، کانادا و سایر کشورهای غربی مهاجرت کردند.
ناپایداریهای سومالی و کنیا
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کشورهای سومالی و کنیا که در آن زمان خوجههای زیادی در آنجا ساکن بودند، شاهد ناپایداریهای سیاسی و خشونت علیه خوجهها بود که باعث مهاجرت گروه زیادی از خوجهها به کشورهای غربی شد.
پس از موج مهاجرتهای اجباری و اختیاری، خوجهها نهتنها متلاشی نشدند، بلکه توانستند ساختار خود را بازسازی کنند. جماعتهای خوجه در اروپا (لندن، لستر، بیرمنگام و پیتربورو)، آمریکای شمالی (تورنتو، ونکوور، اورلاندو و نیویورک) و استرالیا (سیدنی و ملبورن) مجتمع شدند. در این شهرها ساختار جماعتیِ مشابهِ شرق آفریقا (مسجد، حسینیه، مدارس دینی و صندوقهای خیریه) بازتولید شد تا انسجام اجتماعی و هویت دینی آنها حفظ گردد. جماعات محلی منظم در اروپا، کانادا، آمریکا و استرالیا، فدراسیون جهانی خوجههای اثنی عشری و شبکهی سراسری مدارس، مساجد و مراکز اجتماعی باعث شد این جامعه امروز یکی از منسجمترین و ثروتمندترین دیاسپوراهای شیعی خارج از خاورمیانه تبدیل شود. این بازتولید نهادی به خوجهها امکان داد که در سیاست، دانشگاه و اقتصادِ کشورهای میزبان نفوذ پیدا کنند.
زهران ممدانی؛ نمادِ حضورِ فراملی خوجههای شرق آفریقا
زهران کوامه ممدانی (Zohran Kwame Mamdani) در ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ در اوگاندا دورن خانوادهای از خوجه اثنیعشری شرق آفریقا تولد یافت. پدر بزرگ ممدانی، مرحوم کرمعلی علیبها در سال ۱۹۵۰ رئیس جماعت خوجههای شرق آفریقا بود و پدر ممدانی (محمود ممدانی)، از خوجههای شرق آفریقا است که به خاطر بحرانهای منطقه در کشورهای اوگاندا، تانزانیا و کنیا اقامت داشته است و هم اکنون استاد دانشگاه و محقق برجسته در مراکز دانشگاهی اوگاندا است. ممدانی یکی از القاب معروف شیعیان خوجه در تانزانیا و شرق آفریقا است و در حال حاضر نیز بسیاری از بستگان زهران ممدانی در تانزانیا و اوگاندا هستند.
زهران ممدانی در سالهای اخیر در عرصهی سیاسی نیویورک فعال بود و به عنوان عضوی از حزب دموکرات و جریان دموکراتیک سوسیالیستها فعالیت میکرد تا اینکه امسال (۲۰۲۵) بعد از یک مبارزۀ انتخاباتی، به عنوان شهرداری نیویورک برگزیده شد. انتخاب شهردارِ نیویورک از میان فردی متعلق به جماعت خوجهی اثنی عشری شرق آفریقا، نهتنها نمادی از فراگیریِ موفقیت دیاسپورایی است، بلکه نشان میدهد که شبکهها و سرمایههای اجتماعیِ خوجهها میتوانند در عرصهی سیاست در سطح بالا نیز تأثیرگذار باشند. حضورِ یک شهردار با ریشههای خوجهای باعث توجه عمومی و رسانهای گستردهای به تاریخ و وضعیت خوجهها شده است.
اهمیت خوجهها برای دیپلماسی و فرهنگ ایران
ماهیت اجتماعی جامعهی خوجهها بهشدت با باورهای اعتقادی شیعهی اثنیعشری گره خورده است. همین باور بنیادین، سنگبنای هویت جمعی آنان را شکل داده و مانند زنجیری مستحکم، آنان را به ایران و به میراث فرهنگی و تمدنی تشیع ایرانی پیوند میدهد. هرچند خوجهها بهسبب موقعیت اقتصادی و ملاحظات تجاری گسترده، بهطور معمول از ورود علنی به عرصهی سیاست رسمی خودداری میکنند، اما این امر هیچگاه به معنای فاصلهگیری اعتقادی یا فرهنگی آنان از ایران نبوده است. بلکه تجربهی تاریخی آنان نشان میدهد که هستهی هویتی خوجهها از عمق باورهای شیعی برآمده و این باورها بهگونهای درونی شده که آنها را در برابر تحولات جهان اسلام و بهویژه جریانهای سیاسی–اجتماعی ایران بهشدت حساس و متأثر میسازد. خوجهها فرهنگ تشیع را نهفقط مجموعهای از شعائر مذهبی، بلکه نظامی اخلاقی–تمدنی برای زیست فردی و جمعی میدانند. از اینرو، آنچه امروزه «تشیع ایرانی» نامیده میشود – شامل عقلانیت کلامی، ادبیات عاشورایی، روحیه عدالتخواهی و پیوند میان دین و اخلاق اجتماعی – در جامعهی خوجهها حضوری پررنگ دارد. بسیاری از اعضای این جامعه افتخار میکنند که نسلهای خود را با چنین فرهنگی پرورش دهند. در جامعهی خوجههای امروز ادبیات دینی ایرانی، مناسک عزاداری مبتنی بر سنتهای ایرانی–عاشورایی، سبکهای تربیتی برگرفته از الگوهای خانوادگی شیعه ایرانی، و حتی الگوهای سازمانی هیئتها و انجمنهای دینی در ایران، تا حدود زیادی بازتولید میشود. این روند باعث شده که پیوند فرهنگی خوجهها با ایران نهفقط یک خاطرهی تاریخی، بلکه یک واقعیت زندهی اجتماعی باشد.

پیوندهای عمیق اعتقادی، فرهنگی و تربیتی خوجهها با ایران، ظرفیت مهمی برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند. خوجهها، بهعنوان یکی از شبکههای منسجم و سازمانیافته شیعی در جهان، هم در حوزهی ارتباطات فراملی و هم در عرصهی اقتصادی و رسانهای نفوذ گستردهای دارد. آنها اگرچه غالباً بهدلیل منافع اقتصادی تمایل دارند روابط سیاسی آشکاری با دولتها یا جریانهای منطقهای نداشته باشند، اما گرایش درونی و دلبستگی فرهنگی آنان به ایران، زمینهای طبیعی برای همکاریهای فرهنگی، آموزشی، مذهبی و اجتماعی فراهم میکند. برخلاف بسیاری از گروههای مسلمان که پیوندهای ضعیف یا مقطعی با ایران دارند، خوجهها، ایران را مرکز تکوین فرهنگی خود میدانند و همین امر یک پشتوانهی عاطفی و پایدار برای دیپلماسی فرهنگی ایجاد میکند.ایران میتواند از این ظرفیت مهم، بهعنوان پل ارتباطی نرم بهرهمند شود:
جامعهی خوجهها، آمیختهای از نظم سازمانی و تعهد مذهبی است و میتواند الگوی مناسبی برای معرفی تشیع دوازده امامی که مذهب رسمی ایرانی است، در محیطهای چندفرهنگی باشد.
پیوند عاطفی خوجهها با حوزههای علمیه، دانشگاهها و مراکز فرهنگی ایران، بستر مناسبی برای پروژههای علمی و آموزشی مشترک فراهم میسازد. به ویژه آنکه بسیاری از جوانان امروز خوجهها در دانشگاههای معتبر جهانی جایگاههای پژوهشی و آموزشی یافتهاند و جماعت خوجه از سرمایهی انسانی قوی برخوردارند.
حضور گستردهی خوجهها در شرق آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی و حوزهی خلیج فارس، شبکهای طبیعی برای انتشار نمادهای فرهنگی ایران ایجاد کرده است.
اقدامات زیر میتواند به تعامل سازنده و استراتژیک بین نهادهای فرهنگی-آموزشی ایرانی و این جماعت منجر شود:
گسترش بورسیههای هدفمند برای دانشجویان خوجه: در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری، بهویژه در رشتههای علوم انسانی، مطالعات دیاسپورا، تاریخ اسلام و مطالعات توسعه.
برنامههای تبادل اساتید و دانشجویان: دعوت به کنفرانسها و همایشهای تخصصی در ایران در موضوعات مرتبط با تاریخ و فرهنگ شیعیِ جنوب آسیا و شرق آفریقا.
برگزاری رویدادهای مشترک فرهنگی (نمایشگاهها، سخنرانیها و برنامههای فرهنگی) در سفارتخانهها و مراکز فرهنگی ایران در کشورهای میزبان خوجهها (تانزانیا، کنیا، اوگاندا و مراکز دیاسپورا در لندن، تورنتو و …).
حمایتهای معنوی از پروژههای «بیدارسازیِ میراث خوجهها» (Heritage Awakening) که با توجه به گسست نسلی جوانانی که در کشورهای غربی بزرگ شدهاند، جزو مهمترین برنامههای فدارسیون جهانی خوجههاست.
البته این تعامل باید با رعایت کاملِ استقلالِ جمعی و حریم خصوصیِ جماعت، و دور از هرگونه رویکردهای تبلیغاتی یکطرفه باشد. در این صورت، هر گونه همکاری شفاف، مبتنی بر احترام متقابل و متناسب با قوانین کشور میزبان میتواند بستری برای تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی ایران اسلامی باشد.