اجتماعی
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در سالهای اخیر، رشد همهجانبه پدیده بلاگری، دایره شمول افراد و حرفههای فعال در آن را گستردهتر کرده است و پزشکان در حوزههای مختلف نیز ازجمله اصنافی هستند که خود را درگیر بلاگری کردهاند و فضای آموزشی ابتدایی آن به صحنه رقابت تجاری برای کسب درآمد و مخاطب و دنبالکننده بیشتر تبدیل شده است.
در سایه بیتوجهی و انفعال دستگاههای نظارتی به فعالیت پزشکان در فضای مجازی و اقداماتی که انجام میدهند، مدتهاست با اقداماتی عجیب و قابل تأمل از سوی برخی پزشکان مواجه هستیم که بیشتر از اقدامات آنها، بیتوجهی نهادهایی چون وزارت بهداشت، پلیس اماکن، پلیس فتا و مراجع قضائی به اقدامات آنها تعجبآور است. عریانکردن بیماران قبل، حین و بعد از اعمال جراحی، یکی از اقداماتی است که این روزها در صفحات مجازی تعداد زیادی از پزشکان و جراحان مشاهده میشود، درحالی که بسیاری از این رفتارها بهصراحت کارشناسان، نهتنها صرفاً با اصول اخلاقی، که با قانون هم در تضاد است.
برای بررسی ابعاد مختلف این مسئله، با آقای مهدی صانعی بازپرس دادسرای جرایم پزشکی تهران گفتوگو کردیم تا ابعاد بیشتری از این مسئله را واکاوی کنیم؛ بخش اول این گفتوگو روز گذشته با عنوان ضعف نظارت نظام پزشکی در برخورد با پزشکبلاگرها منتشر شد که مسائلی مثل «هنجارشکنی برخی پزشکان به بهانه محرکهای مالی»، «سهم پایین وزارت بهداشت و نظام پزشکی در تشکیل پرونده تخلفات پزشکی»، «روانشناسی پزشکبلاگرها در تبلیغات غیرمجاز»، «تشکیل روزانه دهها پیج تبلیغات غیرمجاز جراحی زیبایی» و «فروش بیمار به پزشکان و کلینیکها توسط دلالان» در آن مطرح شد.
مشروح بخش دوم گفتوگو با آقای صانعی را در ذیل میخوانید:
تسنیم: آقای صانعی اینکه 60درصد دستمزد و درآمد جراحی را دلالان دریافت میکنند، آمار واقعی است یا مثال؟
بله واقعاً اینطور است، بسیاری از دلالان با همین درصدها بیمار را به کلینیکها و پزشکان میفروشند. خیلی از این پیجهایی که شما در فضای مجازی میبینید که حتی پزشک را منتشر میکنند در واقع فیلم پزشک را منتشر میکنند که بیمار را جذب کند و واقعاً درآمد هنگفتی هم از این راه بهدست میآورند.
تسنیم: ممکن است این هوشمندی بین آنها برقرار باشد که پزشک برای فرار از مسئولیتهای حقوقی، این کار را بکند؟
بله این هم ممکن است ولی واقعاً ما یک موضوعی در بحث پزشکی داریم بهعنوان دلال بیمار که در فضای مجازی فعال هستند و چنین آسیبی داریم، حالا ممکن است یک پزشک پیجی داشته باشد که در اختیار ادمین قرار دارد و توسط او اداره میشود، این یک بحث است اما واقعاً فارغ از این یکسری پیجهایی داریم که متعلق به دلالان است.
پیجهایی که متعق به پزشک است معمولاً نام دکتر را بهعنوان اسم پیج انتخاب میکنند اما پیجهایی که در اختیار دلالان قرار دارند معمولاً عناوین کلی بیماری یا جراحیها مثل پیکرتراشی، بلفاروپلاست و کلینیک جراحی و کلینیک زیبایی دارند.
اینها را در تأیید صحبت شما مبنی بر اینکه باید با علت برخورد شود گفتم. این نظر کاملاً درست است. تبلیغ خدمات پزشکی تبلیغ تلویزیون و میز و صندلی نیست؛ این صندلی که روی آن نشستهایم، شاید قانونی یا غیرقانونی ساخته شدنش خیلی آسیبی به ما نزند اما در حوزه پزشکی و درمان و سلامت، جسم و جان بیماران است که مورد هدف و احتمالاً آسیب قرار میگیرد. بنابراین اگر در همین پروندههایی که تشکیل شده است، واقعاً احکام حداکثر حکم صادر شود و در ادامه در مرحله اجرای احکام به اینها هیچ ارفاقی تعلق نگیرد، _یعنی نه با پابند الکترونیکی از زندان خارج شوند، نه حکمشان تعلیق شود، نه ارفاقی بگیرند_ مطمئن باشید که بسیاری از این تخلفات کم خواهد شد. اما اگر اینها مثل بقیه پروندهها بخواهد با احکام تعلیقی و امثالهم مواجه شود، اینها بازدارنده نخواهد بود. در حوزه پزشکی که با جان و سلامتی مردم سروکار دارد اولاً مخصوصاً برای کسانی که تبلیغ غیرمجاز میکنند باید حداکثر حکم صادر شود و دوماً در مرحله اجرا و نیز هیچ تخفیف و تعلیق و هیچ ارفاقی هم نباید داده شود. اگر اینطور اقدام شد مطمئن باشید هم با علت برخورد شده و هم این برخورد با متخلفان، برای دیگران درس عبرت خواهد شد.

قضات غالباً از امکانات موجود برای عدم صدور حبس برای پزشکان استفاده میکنند
تسنیم: درباره برخورد با این پدیدهها، ما نمونه اتفاقی که در بیمارستان نگاه رخ داد را داشتیم؛ اگر واقعاً برخورد لازم و قاطع با آن تخلفات که منجر به نابینایی چند بیمار شد، صورت میگرفت، قطعاً نگاه جامعه هم به این مسئله تغییر میکرد و این تلقی ایجاد نمیشد که عدهای یک تخلف سنگین با تبعات اینچنینی را مرتکب شدند، اما شکایاتی شد و آن مرکز درمانی بسته شد و تمام. یعنی در جایی که ما توان برخورد انتظامی یا قضائی قاطع مثل منع اشتغال و ابطال دائمی پرونده داریم، بیاییم و با برخورد ناکافی داشته باشیم، به اعتماد عمومی لطمه میزند.
شاید این گفته شما به صورت مصداقی هم وجود داشته باشد و قطعاً مواردی هست اما در مقابل هم قطعاً پروندههایی در همین حوزه مثلاً تبلیغات غیرمجاز وجود داشته که با صدور احکام سنگین با متخلفان برخورد شده ولی خب به اطلاع مردم نرسیده است.
تسنیم: شاید بخشی از این وضعیت فعلی ناشی از قداستی است که به جامعه پزشکی داده شده است؛ الان هر پزشک و جراح تقریباً مطمئن است که نتیجه اقدام او حتی اگر سلب حیات یک بیمار هم باشد، به دلیل قصور محرز پزشکی هم شاید محکومیتی به اسم حبس برایش متصور نباشد؛ به دفعات هم شاهد بودهایم که تا بحثی درباره قصور پزشکی و مسائل مرتبط با آن میشود به سرعت جریانی از وزارت بهداشت تا عرصههای دیگر بحث قداست پزشک و خدمت پزشک به جامعه و مسائلی اینچنینی را مطرح میکنند و اصل مسئله را به حاشیه میبرند. شاید به خاطر همین واکنشهاست که اساساً قوه قضائیه یا آن مرجع قضائی مشخص، خیلی تمایلی به اطلاعرسانی درباره برخوردهای قاطع خود هم نداشته باشد.
درست است؛ من الان سه سال است که در حوزه جرایم پزشکی کار میکنم، پرونده منتهی به فوت هم که شما میفرمایید مثلاً پزشک قصور داشته است، خیلی رسیدگی کردهام. بالاخره یک پزشکی که جراحی میکند، فوت یک قسمتی از قضیه است و خب ناخواسته هم ممکن است اتفاق بیفتد. نه اینکه عمدی داشته باشد اما بالاخره از تبعات کاری که میکند است. همانطور که همان پزشک ممکن بوده قبل از آن جراحی منجر به فوت، هزاران نفر را نجات داده باشد و هیچ کسی هم از او هیچ تشکری نکرده باشد ممکن است یک جا هم قصوری کند و خدای نکرده منجر به فوت یک بیمار شود.
در حال حاضر واقعاً قانون برای اینگونه تخلفات حبس هم درنظر گرفته اما خب بخشنامههایی هم هست که امکان تبدیل حبس به جزای نقدی را فراهم کرده و غالباً قضات از این امکانات استفاده کرده و حبس را به جزای نقدی تبدیل میکنند.
چه پزشکان متخلفی شایسته حبس در زندان هستند؟
در طول این سه سالی که در دادسرای جرایم پزشکی مشغول به فعالیت بودهام اگر بخواهم پروندههایی را که در آنها پزشکانی بودند که حقیقتاً لایق حبس بدون تعلیق و تخفیف و ارفاق بودهاند، ذکر کنم، قطعاً تعدادشان از 10 مورد کمتر است. معنی حرف من این است که در واقع قاطبه پزشکان از این دسته نبودند بلکه در زمره پزشکانی هستند که وجدان کاری داشتهاند و شامل تخفیفات قرار داشتند. اما در مقابل حدود 10 پزشک بودهاند که بدون وجدان کاری، مرتکب اعمالی شدهاند که واقعاً لایق حبس بودهاند.
اما این پزشکان چه کسانی بودهاند؟ آن پزشک، همان شخصی بوده که در اتاق عمل، جراحی را خودش انجام نمیداده و کار را به دستیار کارنابلد خود میسپرده است، یا پزشکی بوده که به فاصله هر چند ماه یکبار، یک جراحی منجر به فوت داشته یعنی و این تکرار جراحیهای منجر به فوت، جدای از قصور مستقیم خود پزشک، عمدتاً نشاندهنده این است که یا به شدت ناوارد است یا اساساً پزشک، خودش جراحی را انجام نمیداده است.
یکی دیگر از نشانههای عملکرد بد این پزشکان این است که وقتی کمیسیون پزشکی پرونده آنها را بررسی میکند، بین 70 تا 80درصد قصور را متوجه این پزشک میکند و کسانی که پروندههای پزشکی رسیدگی میکنند میدانند که وقتی کمیسیونهای پزشکی قانونی برای یک پزشک بین 70 تا 80 درصد تقصیر برای یک پزشک تعیین میکنند یعنی آن پزشک عملاً بیمار را به کشتن داده است.
ذهنیت وقوع بیشتر قصورهای پزشکی در مراکز دولتی اشتباه است
تسنیم: این اتفاقات در بیمارستانهای ضعیف یا دولتی بیشتر است؟
نه، به هیچوجه اینطور تصور نکنید که قصور پزشکی در بیمارستانهای دولتی بیشتر است، چه بسا در بیمارستانهای خصوصی بیشتر باشد. بیمارستان با بیمارستان فرق میکند. ما بیمارستان دولتی داریم که بسیار عالی است و شاید سال به سال یک قصور پزشکی داشته باشد ولی بیمارستان خصوصی داریم که به وفور قصور پزشکی دارد. همچنین نقطه مقابل و عکس این مصداق هم صدق میکند. این مسائل به نظام پزشکیای که در آن بیمارستان اجرا میشود بستگی دارد. نمیتوان به صورت کلی بحث قصور پزشکی و نسبت وقوع آن را بین بیمارستانهای دولتی و خصوصی تقسیم کرد بلکه باید مورد به مورد بررسی کرد. اما اینکه به طور کلی این ذهنیت وجود دارد که قصور پزشکی در بیمارستان دولتی بیشتر از بیمارستان خصوصی است، نادرست است. چهبسا در خیلی از بیمارستانهای دولتی پزشکان آنها اساتید دانشگاه و هیئت علمی دانشگاه و مجرب و حادق هستند.
این را میخواهم عرض کنم که در طول این سه سال شاید کمتر از 10 پزشک در ذهنم است که واقعاً من اگر پرونده آنها را رسیدگی کنم، حداکثر سه سال حبس را میدهم و اصلاً قابل تعلیق و تخفیف نمیدانم. اینکه شما میگویید درباره برخی پزشکان نباید ارفاقی صورت بگیرد را درست میدانم اما درباره غالب پزشکانی که در این مدت دیدهام، به این نتیجه رسیدهام که اگر هم قصوری رخ داده است، قصوری نبوده که ناشی از این بوده باشد که سهلانگاری کرده باشند.
تسنیم: اینکه تکرار جراحیهای منجر به فوت یا قصور با درصد بالا را یکی از مصادیق پزشکانی دانستید که مستحق تخفیف در مجازات نیستند، معمولاً در چه بازه زمانی باید رخ دهد؟
مثلاً من یادم هست پزشکی بود که در همین یک سال اخیر، سه یه چهار جراحی انجام داده بود که درصد قصورهای او، حدود 80درصد بود که واقعاً خیلی زیاد است اما به هر حال این یک مورد معدود در کل تهران است و بقیه اینطور نیستند. در سه سال شاید هزار پرونده قصور پزشکی رسیدگی کردم اما شاید یک پزشک به این شکل مواجهه داشتم.
یا در پروندهای دیگر، پزشکی داشتیم که در پیج خود با این عنوان خودش را معرفی کرده بود؛ 3000 عمل جراحی موفق! این پزشک واقعاً شایسته این بود که هیچ کمک و ارفاقی در مجازاتش لحاظ نشود. این فرد، جراح عمومی بود و خودش جراحیها را انجام نمیداد بلکه یکی از دستیارانش را که فردی دیپلمه بوده، به اتاق عمل میبرده و اجازه میداده است او بهجای پزشک اصلی، جراحی بینی انجام دهد.
این فرد بعد از توضیحات چگونگی انجام جراحی به دستیارش، خودش از اتاق خارج میشده است، دستیار هم بدون اینکه بیماران را بیهوش کند، صرفاً با بیحسی موضعی شروع به جراحی بینی میکرده است و بیماران که از پزشک شکایت کردهاند، میگفتند که تمام مراحل جراحی را مشاهده کردهاند و میدیدند که پزشک توضیحاتی به دستیارش میداده و از اتاق خارج میشده است. اولاً که انجام جراحی در مطب، غیرمجاز است، ثانیاً این پزشک اگر وجدان داشت، خودش جراحی را انجام میداد؛ این آدم واقعاً شایسته این است که از هیچ ارفاق و تخفیف و تعلیق مجازاتی بهرهمند نشود.
بسیاری از بانوانی که برای جراحی به این پزشک مراجعه کردند، بهدلیل مشکلات ناشی از جراحی، در زندگی شخصی هم با همسرانشان دچار اختلاف شدند که این اختلافات به طلاق کشیده شد. یک پزشک اگر وجدان کاری نداشته باشد میتواند یک زندگی را به نابودی بکشاند.
به کلینیکهایی که برای تبلیغات از سلبریتی استفاده میکنند اصلاً اعتماد نکنید
نکتهای که در این زمینه باید تأکید کنم این است که خیلی از آسیبهایی که در جامعه به مردم میرسد از سوی مراکز غیرمجاز است. مرکزی که اخیراً اخبار آن منتشر شد اگر مجاز بود، هیچوقت پزشکی که در آن فعالیت میکرد به خود اجازه نمیداد که جسد بیمار را به بیابانهای اطراف تهران ببرد و به آتش بکشد. چون این مرکز غیرمجاز بود هیچ نظارتی روی آن وجود نداشت و همه امور دست خودشان بود و کسی بر آن نظارت نمیکرد.
مرکزی که مجاز باشد و کارش درست باشد، جذب بیمار را از طریق کیفیت انجام میدهد. به خدا قسم این نکته مهمی است که در پروندهها به آن رسیدهام؛ جایی که دیدید یک مرکز جراحی و کلینیک زیبایی در تبلیغاتش از بازیگر و خواننده و ورزشکار استفاده میکند، به هیچوجه اعتماد نکنید. همه اینها آسیبزننده هستند. تمام اینها را وقتی مراجعه میکنم میبینم که کسی که به کلینیکی مراجعه کرده که تبلیغاتش را با استفاده از بازیگر و خواننده و ورزشکار انجام داده است، در نهایت به دام یکسری کلینیکهای غیرمجاز میافتد که جراحیها در آنها منجر به فوت بیمار یا آسیبهای خیلی شدید میشود.
مرکزی که کیفیت کار بالایی دارد، نمیرود با سلبریتی تبلیغ کند زیرا اساساً نیازی به این کار ندارد. در فضای مجازی میبینیم بعضی از کلینیکهای زیبایی بازیگر و خواننده میآورند که اینها تماماً تبلیغات غیرمجاز است.
انتهای پیام/