با ما همراه باشید

پزشکی و سلامت

با کسانی که پشت سر هم حرف می زنند، چه کنیم؟ پنج استراتژی برای بدست گرفتن کنترل مکالمه‌

گاهی گفتگو با افراد پُر حرف به جنگ خسته‌کننده‌ای تبدیل می‌شود که در آن، شنونده اسیر می‌ماند. اما با درک دلایل روانی این رفتار و به کارگیری راهکارهای عملی، می‌توانید کنترل مکالمه را بازپس بگیرید. این پنج گام ساده، به شما کمک می‌کند تا بدون رنجش، رابطه را مدیریت کنید.

با کسانی که پشت سر هم حرف می زنند، چه کنیم؟ پنج استراتژی برای بدست گرفتن کنترل مکالمه‌

به گزارش بهداشت نیوز، تصور کنید در دامی از کلمات اسیر شده‌اید؛ جایی که سیلاب جملات طرف مقابل، نفس‌های شما را به شماره می‌اندازد و فضایی برای تفکر یا حتی فرار باقی نمی‌گذارد. این صحنه برای بسیاری از ما آشناست: مواجهه با افرادی که در دنیای پرسرعت ذهنشان، «سکوت» مفهومی گمشده است. اما باید  این گردباد کلام و حرف بی امان را نه با فرار، بلکه با درکی هوشمندانه مهار کرد.

اینجا از مرزهای نامرئی ارتباط می‌گوییم؛ از هنر ظریف هدایت مکالمه بدون آنکه دیگری را بشکنید.

چگونگی برخورد با کسانی که زیاد حرف می زنند
شما این حق را دارید که محدوده‌های شخصی خود را در هر ارتباطی مشخص کنید. در ادامه روش این کار را می‌آموزید.

نکات کلیدی این متن:
برخی افراد به دلیل خودمحوری زیاد صحبت می‌کنند، اما برخی دیگر تحت تأثیر احساسات خود قرار می‌گیرند و با صحبت کردن سعی می‌کنند این احساسات را از خود دور کنند.

برای آرام کردن یک فرد پرحرف بی‌وقفه، سعی کنید بفهمید او چه می‌خواهد بگوید و آن را با عبارات خودتان بازگو کنید.

وقتی کسی بی‌وقفه صحبت می‌کند، پذیرفتنی است که محدوده‌های خود را حفظ کنید و از مکالمه خارج شوید.

چرا برخی بی‌وقف حرف می زنند؟
در یکی از جلسات مشاوره در روزهای گذشته، یکی از مراجعه‌کنندگان که بانوی جوان و فعالی در زمینه کاری خود است، گفتگویش را با گزارشی درباره یکی از همکارانش آغاز کرد.

او با ناخرسندی بیان کرد: «این همکار هرگز  از  سخن باز نمی ماند. امروز از من پرسید که پایان هفته‌ام چگونه گذشت؟ اما پیش از آنکه حتی فرصتی برای پاسخ بدهد، خودش بدون وقفه شروع به بازگویی همه رویدادهایی کرد که برایش رخ داده بود.»

همه ما در زندگی با افرادی مانند این همکار روبرو بوده ایم؛ کسانی که بی‌آنکه گوش دهند سخن می‌گویند، گویی باور دارند گفته‌هایشان برای دیگران به همان اندازه که برای خودشان گیرا و دلنشین است، جذاب است.

اما ریشه این گونه رفتارها در چیست؟ چه راهکارهایی برای برخورد با چنین افرادی وجود دارد؟ و پرسش مهم‌تر: اگر خود ما نیز چنین ویژگی‌ای داریم، چگونه می‌توانیم آن را بهبود بخشیم؟

کسانی که پشت سر هم حرف می زنند و هیچ گوش نمی دهند!
حرف زدن بخشی از کاری است که ما انسانها انجام می‌دهیم. “هنینگ مانکل”، نویسنده سری داستان‌های کارآگاهی “والاندر”، اخیراً در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «آنچه ما را از حیوانات متمایز می‌کند این است که ما می‌توانیم به رویاها، ترس‌ها، شادی‌ها، غم‌ها، آرزوها و شکست‌های دیگران گوش دهیم – و آنها نیز، به نوبه خود، می‌توانند به مال ما گوش دهند.»

اما افرادی که زیاد صحبت می‌کنند، به نظر نمی‌رسد این تعادل را درک کنند. چرا؟ تعدادی از همکاران من در “سایکولوژی تودی” درباره مشکلی که برخی از ما در گوش دادن به دیگران یا به خودمان داریم، نوشته‌اند.

“دنیل پی. الیس” از دانشگاه کلمبیا می‌گوید: «گوش دادن به پردازش پیچیده شنیداری نیاز دارد.» به گفته الیس، ما این ظرفیت را به طور خودکار توسعه می‌دهیم، که یکی از دلایلی است که حتی یک کودک بسیار کوچک نیز به صداهای آواز یک سینه سرخ و آژیر پلیس به طور متفاوتی واکنش نشان می‌دهد.

این توانایی همچنین ابزاری برای یادگیری است. شاید این بخش آخر – که می‌گوید توانایی پردازش سیگنال‌های شنیداری پیچیده عاملی مهم در توانایی ما برای یادگیری است – توضیح می‌دهد که چطور به نظر می‌رسد بسیاری از افرادی که به ما سخنرانی می‌کنند، در یادگیری چگونگی برقراری ارتباط بهتر مشکل دارند.

این به آن معنا نیست که همه افرادی که بی‌وقفه صحبت می‌کنند، با دیگران ارتباط عمیقی برقرار نمی‌کنند. اما به نظر می‌رسد این امر تشخیص حالات و پاسخ‌های مختلف در شنوندگانشان را برای آنها دشوار می‌کند.

در بهترین شکل ارتباط، نوعی بده و بستان بین صحبت کردن و گوش دادن وجود دارد، یک مشارکت در تعیین اینکه چه کسی گوینده و چه کسی شنونده است، بر اساس احترام متقابل و اهمیت دادن به احساسات یکدیگر.

برخی افراد پرحرف قادر نیستند در این ریتم تعاملی مشارکت کنند، نه به این دلیل که برایشان مهم نیست، بلکه به این دلیل که نمی‌توانند احساساتی را که ممکن است هنگام گوش دادن به فرد دیگری در آنها ظاهر شود، تحمل کنند.

حرافی سپری برای پرهیز از رویارویی با احساسات درونی خویش 
در واقع، بسیاری از افراد پرگوی بی‌وقفه، از واژه‌های خود به عنوان سپری برای پرهیز از رویارویی با احساسات درونی خویش بهره می‌برند.

نمونه روشن این حالت در یکی از مراجعان -مردی باهوش و خوش‌سخن با دو فرزند خردسال- دیده شد.

همسرش با این گله که او را درک نمی‌کند و برایش اهمیت قائل نیست، طلاق را پیش کشیده بود. این مرد در دو جلسه نخست مشاوره، بی‌هیچ درنگی و پیش از آنکه فرصتی برای پیگیری احساسش فراهم شود، بی‌وقفه سخن می‌گفت.

هنگامی که سرانجام پرسیده شد چه احساسی دارد، چشمانش پر از اشک شد و با آوایی لرزان گفت: «امیدوار بودم این پرسش را از من نکنی. من نمی‌خواهم احساسی را که درونم هست، حس کنم.

نمی‌خواهم به آن بیندیشم. از روبرو شدن با این احساس گریزانم.»

وقتی پرسیده شد که آیا این رویکرد می‌تواند بخشی از دلیلی باشد که همسرش را به طلاق کشانده، با سر تأیید کرد و افزود: «مدت‌های بسیار طولانی است که به خود اجازه نمی‌دهم چیزی را حس کنم. او گمان می‌کند من هیچ احساسی ندارم، اما راستش این است که از بیم آنم که مبادا بیش از اندازه احساساتم سرریز کند.»

واپس‌زنی در کسانی که زیاد حرف می زنند
این گفته بر نکته‌ای ژرف اشاره داشت. از دیدگاه روان‌کاوانه، چنین افرادی با انبوه‌گویی، در حقیقت از سازوکار دفاعی “واپس‌زنی” بهره می‌برند تا احساسات تهدیدکننده یا دردناک را از خود دور نگه دارند.

در این حالت، گفتار پیوسته و بی‌وقفه، همانند دیواری عمل می‌کند که فرد را از رویارویی با هیجان‌های ناخوشایند و تعارض‌های ناهشیار در امان می‌دارد.

برخی افراد از خود بسیار می‌گویند از آن رو که به راستی خود را جذاب‌تر از هر کس دیگری می‌پندارند؛ اما بسیاری دیگر، همچون این مراجع، در چنبره احساسات گرفتارند و با سخن‌پردازی می‌کوشند از بار سنگین آنها بکاهند.

در هر دو حالت، این تک‌گویی‌های یک‌سویه، درست در برابر آن تبادل دوسویه داستان‌گویی که پیوند میان انسان‌ها را استوار می‌کند، جای می‌گیرد.

همچنین، هر دو گونه این پرگویی‌ها، فراگیری روش‌های دیگر برای مدیریت هیجان‌ها را برای فرد دشوار می‌سازد و او را در چرخه‌ای ناکارآمد از ارتباط ناسالم گرفتار نگه می‌دارد.

5 راهکار ساده در ارتباط با پرحرف ها
پس اگر شما از یک همکار، دوست یا عزیزی که زیاد صحبت می‌کند رنج می‌برید، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ در ادامه پنج پیشنهاد ساده آورده شده که ممکن است کمک کند:

اول گوش کنید – اما نه برای مدت خیلی طولانی. در حین گوش کردن، سعی کنید بفهمید که این فرد چه می‌خواهد بگوید: آیا می خواهد تحسین شود؟ فکری دارد که نمی‌تواند از ذهنش بیرون کند؟ احساسی است که نمی‌توانند آن را مدیریت کنند؟

دوم بعد از کمی گوش دادن و مشخص کردن اینکه می‌خواهند چه چیزی را منتقل کنند، از آنها بپرسید که آیا اشکالی دارد اگر حرفشان را قطع کنید.

آنها ممکن است بگویند: «نه، نه، من دارم زیاد حرف می‌زنم، شما بگویید.» (برای ادب کردن، خود را درگیر انکار این حقیقت نکنید؛ این فقط شما را از مسیر اصلی خارج می‌کند.)

اگربگوید: «بگذارید فقط این فکرم را تمام کنم»، با آرامش پاسخی مانند این بدهید: «اوه، من فکر کردم حرفتان تمام شده. اجازه می‌دهید بگویم چی از صحبت‌هایتان فهمیدم؟»
(البته، بعضی افراد هنوز باید حرفشان را به روش خودشان بزنند. بگذارید حرفشان را تمام کنند چون چاره دیگری ندارید؛ اما به محض اینکه خواستند سراغ چیز دیگری بروند، دوباره ورود کنید.)

از اینکه به وسط کلام پرحرف ها بپرید و یک وقفه ایجاد کنید، پرهیز نکنید
وقتی ورود می‌کنید، به نحوی می پرید وسط کلامش، آماده باشید چیزی در مورد آنچه از آنها می‌شنوید، بگویید. به دنبال یک توضیح عمیق روانشناختی نروید.

چیزی ساده و دقیق، اما در صورت امکان، چیزی که جنبه‌ای مثبت از آنها را منعکس کند.
تعجب نکنید اگر آنها شروع کردند به حرف زدن روی حرف شما – بسیاری از افراد روی حرف دیگران صحبت می‌کنند زیرا از انتقاد می‌ترسند.
دوباره بگویید: «صبر کنید، الان دوست دارم فکرم را تمام کنم»، و سپس آنچه را که قرار بود در مورد آنها بگویید، بیان کنید.

 

فقط به یک نظر درباره آنها اکتفا نکنید. تجربه شخصی خودتان را نیز اضافه کنید که تأیید کند شما می‌فهمید آنها چه چیزی را تجربه می‌کنند.
یک خاطره از یک واقعه مشابه، یک احساس مشابه، یک داستان خنده دار – هر چیزی که به شما فرصت می‌دهد تجربه خودتان را به اشتراک بگذارید اما بتوانید آن را به تجربه آنها پیوند بزنید.

و در نهایت اینکه وقتی مکالمه بیش از حد طول کشید، آن را متوقف کنید.
واقعاً آسیب‌زا نیست اگر به کسی که بیشتر از زمانی که می‌توانید اختصاص دهید (و بیشتر از آنچه می‌خواهید ببخشید) به حرفش گوش داده‌اید، بگویید که واقعاً متأسفید، اما کار دارید و باید این مکالمه را به بعد موکول کنید.

و اگر از آن دسته افرادی هستند که برمی‌گردند تا مکالمه را ادامه دهند، فقط بگویید: «نه، متأسفم، الان مشغولم» – زیرا در نهایت، شما حق دارید از محدوده‌های شخصی خود محافظت کنید.

منبع: سواد زندگی

سایت بهداشت نیوز یک منبع معتبر برای اطلاع‌رسانی در حوزه بهداشت و سلامت است. بهداشت نیوز پوشش گسترده‌ای از آخرین اخبار و مطالب مرتبط با بهداشت، پزشکی، سلامتی و موضوعات مشابه دارد. از جمله ویژگی‌های این سایت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: پوشش گسترده: سایت بهداشت نیوز اخبار مرتبط با موضوعات مختلف بهداشتی و سلامتی را پوشش می‌دهد. آخرین اخبار: اطلاع‌رسانی به روز از آخرین تحولات و اخبار مرتبط با بهداشت و سلامت. مقالات تخصصی: منتشر کردن مقالات تخصصی از متخصصان و پزشکان در زمینه‌های مختلف بهداشت و پزشکی. مشاوره و راهنمایی: ارائه مشاوره و راهنمایی در موضوعات بهداشتی و سلامتی به خوانندگان. به‌روزرسانی مداوم: بهداشت نیوز به‌طور مستمر و پیوسته اخبار و مقالات جدید را در زمینه‌های مختلف بهداشت و سلامت منتشر می‌کند. تنوع محتوایی: سایت بهداشت نیوز شامل اخبار، مقالات تحلیلی، اینفوگرافی‌ها، ویدئوها و تصاویر مرتبط با موضوعات بهداشتی و سلامت است. منابع موثق: اخبار و اطلاعات سایت بهداشت نیوز از منابع موثق و معتبر مانند سازمان‌های بهداشت جهانی، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها، و مجلات علمی معتبر جمع آوری می‌شوند. مدیرمسئول بهداشت نیوز: عباس میرزا حسینی

ادامه مطلب
تبلیغات
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پزشکی و سلامت

فلفل تند خوردم چه چیزی بخورم تندیش می رود؟

اگر غذایتان زیادی تند شد، نوشیدن آب کمکی نمی‌کند، زیرا کپسایسین در چربی حل می‌شود، نه در آب.

فلفل تند خوردم چه چیزی بخورم تندیش می رود؟

به گزارش بهداشت نیوز، تندی فلفل یک حس چشایی مثل شیرینی یا ترشی نیست، بلکه یک واکنش عصبی است. کپسایسین، ماده فعال در فلفل، در واقع یک محرک شیمیایی است که به طور طبیعی برای بازداشتن پستانداران از خوردن دانه‌های گیاه تکامل یافته است.

این مولکول به صورت مستقیم به گیرنده‌های عصبی به نام تریپ‌وی‌وان (TRPV۱) متصل می‌شود که معمولاً مسئول ثبت حس سوزش ناشی از حرارت بالا هستند. با فعال‌شدن این گیرنده، مغز فریب می‌خورد و تصور می‌کند دهان در حال سوختن است! در پاسخ، سیستم عصبی بدن را وادار به عرق‌کردن، آبریزش بینی و اشک‌ریزی می‌کند تا این محرک را دفع کند.

چرا انسان‌ها عاشق حس فلفل هستند؟
شواهد نشان می‌دهد انسان‌ها هزاران سال است که از فلفل استفاده می‌کنند. پیش‌بینی می‌شود ارزش بازار جهانی سس تند تا سال ۲۰۳۰ میلادی به ۵ میلیارد دلار برسد؛ اما

چه دلایلی باعث می‌شود از این درد، لذت ببریم؟
ایمنی اکتسابی:با مصرف مکرر غذاهای تند، گیرنده‌های تریپ‌وی‌وان حساسیت خود را از دست می‌دهند و تحمل بدن افزایش می‌یابد؛
بازتعریف درد:مغز می‌آموزد که این سیگنال سوزش در واقع بی‌خطر است. این حس کنترل و تسلط بر یک تجربه به ظاهر خطرناک، لذت‌بخش است؛
لذت خطر کنترل‌شده: این پدیده شبیه به تماشای فیلم ترسناک است که به آن آزارگری بی‌آزار می‌گویند؛
انتشار اندورفین: بدن برای مقابله با استرس ناشی از سوزش، اندورفین ترشح می‌کند که مسکن‌ طبیعی بدن است و حس سرخوشی خفیف ایجاد می‌کند.

روش تهیه مربای فلفل ؛ خوشمزه ترین مربای عمرتان می شود | نکات مهم تهیه مربای فلفل تند و شیرین
چگونه تندی را خنثی کنیم؟
اگر غذایتان زیادی تند شد، نوشیدن آب کمکی نمی‌کند، زیرا کپسایسین در چربی حل می‌شود، نه در آب. راه حل‌های مؤثر عبارت‌اند از:

۱. شیر یا ماست: کازئین موجود در شیر مانند یک ماده شوینده مولکول‌های کپسایسین را احاطه و از گیرنده‌های عصبی جدا می‌کند؛

۲. نان یا برنج: با برداشتن فیزیکی مولکول‌ها از روی زبان به کاهش تندی کمک می‌کنند؛

۳. بستنی نعنا: هم چربی شیر را دارد و هم حس خنکی نعنا می‌تواند حس سوزش را به طور موقت آرام کند.

پس دفعه بعد که یک غذای تند میل کردید، بدانید که این لذت عجیب، حاصل ترکیب پیچیده‌ای از فریب عصبی، بازی روانی و شیمی بدن شماست.

منبع: ایرنا

ادامه مطلب

پزشکی و سلامت

کلید طلایی کاهش قند خون و کلسترول بالا

مطالعه‌ای تازه در Science Translational Medicine نشان می‌دهد که محدود کردن خوردن به یک بازه ۸ ساعته در روز—حتی اگر صبح باشد—به‌تنهایی متابولیسم، قند خون یا کلسترول را بهتر نمی‌کند؛ مگر آنکه با کاهش کالری همراه شود.

کلید طلایی کاهش قند خون و کلسترول بالا

به گزارش بهداشت نیوز، پژوهشگران روی ۳۱ زن مبتلا به اضافه‌وزن بررسی کردند که آیا خوردن از ۸ صبح تا ۴ عصر (eTRE) یا از ۱ تا ۹ شب (lTRE) بر حساسیت به انسولین و سلامت قلب‌ـ‌متابولیک اثر دارد یا نه. در هر دو شیوه، شرکت‌کنندگان باید فقط زمان خوردن را تغییر می‌دادند، بدون اینکه مقدار کالری مصرفی کم یا زیاد شود.

در غیابِ کاهش کالری، تغییری در متابولیسم رخ نداد
نتیجه نشان داد که نه eTRE و نه lTRE باعث بهبود حساسیت به انسولین، چربی خون یا التهاب نشدند. تنها تغییر معنی‌دار، کاهش جزئی وزن در هر دو شیوه بود که بیشتر در برنامه صبحگاهی دیده شد.

تنظیم ساعت زیستی، تنها اثر واقعی
هر دو الگوی غذایی ساعت درونی بدن را تغییر دادند؛ یعنی زمان خوردن واقعاً یک «سیگنال زیستی» برای ساعت بدن است. اما این تغییر ریتم، به بهبود شاخص‌های متابولیک منجر نشد.

پس دلیلِ برخی نتایج مثبت قبلی چه بود؟
محققان توضیح می‌دهند که بسیاری از مطالعات قبلی کاهش وزن و کاهش کالری را از تغییر زمان غذا جدا نکرده بودند؛ بنابراین بخش زیادی از فواید نسبت‌داده‌شده به «روزه‌داری زمان‌مند» احتمالاً ناشی از کاهش کالری بوده است، نه زمان خوردن.

پیام عملی برای خوانندگان
اگر هدف بهبود متابولیسم، قند خون یا چربی خون است، تنها زودتر غذا خوردن کفایت نمی‌کند. کلید اصلی همچنان در کاهش کالری، فعالیت بدنی و نظم در خواب و خوردن است. البته تنظیم ساعت زیستی می‌تواند به ثبات انرژی و خواب بهتر کمک کند، اما اثر آن بر متابولیسم به‌تنهایی محدود است.

منبع :

همشهری آنلاین

Peters, B., Schwarz, J., Schuppelius, B., Ottawa, A., Koppold, D.A., Weber, D., Steckhan, N., Mai, K., Grune, T., Pfeiffer, A.F.H., Michalsen, A., Kramer, A., Pivovarova-Ramich, O. (2025). Intended isocaloric time-restricted eating shifts circadian clocks but does not improve cardiometabolic health in women with overweight. Science Translational Medicine, 17(822). DOI: 10.1126/scitranslmed.adv6787.

ادامه مطلب

پزشکی و سلامت

اعصاب تان به‌ هم‌ ریخته؟ با این چند ترفند ساده خود را آرام کنید!

انجمن روانشناسی در آمریکا معتقد است در ۱۰ سال اخیر استرس در بین مردم جهان افزایش داشته است.

اعصاب تان به‌ هم‌ ریخته؟ با این چند ترفند ساده خود را آرام کنید!

به گزارش بهداشت نیوز، اعصاب آرام یکی از خواسته‌های انسان امروزی است چراکه با وجود تمام مشغله‌های روزمره، فراموش می‌کنیم که مغز ما مانند جسم‌مان نیاز به استراحت دارد از این رو در روندی فرسایشی قرار می گیریم.
 
انجمن روانشناسی در آمریکا به این نتحیه رسیده است که در ده سال اخیر استرس در بین افراد افزایش داشته است. با این نتیجه گیری، افزایش استرس و اضطراب در بین ایرانیان قابل انکار نیست.

راه‌های مناسب برای داشتن اعصاب آرام عبارتند از:
اعصاب و روان آرام، تاثیر بسزایی در روزمرگی های فرد دارد، تا جایی که اگر به آن مسلط نباشد می‌تواند خستگی ذهنی را هر روز بیشتر از روز پیش کند. در این قسمت راه های مناسب برای رسیدن به آرامش بیشتر را با هم بررسی می‌کنیم:

تنفس شکمی
اولین و مهم ترین چیز که می تواند برای مغز مفید باش، میزان اکسیژن ورودی است. درست نفس کشیدن می تواند این خلا را برای ما پرکند و همین امر باعث بالا رفتن تمرکز و آرامش خواهد شد. برای کشیدن نفس شکمی و یا همان نفس عمیق بهتر است دراز بکشید و یا بنشینید و دستتان را روی شکم بگذارید، به گونه ای نفس بکشید که در حین کشدن هوا به داخل، دستتان روی شکم تکان بخورد نه روی سینه. به مدت ۴ ثانیه نفس خود را نگه دارید و بعد از آن نفس را به آرامی بیرون دهید. برای شمردن ثانیه از ۱۰۰۴ شروع به شمردن کنید تا ۱۰۰۱، مهم ترین قسمت در کشیدن نفس عمیق درست شمردن و درست نگه داشتن نفس است.

مدیتیشن هدفمند
مدیتیشن یکی از موثرترین تکنیک ها به منظور کاهش استرس و افزایش تمرکز شناخته شده است. از این رو بهتر است به طور منظم در روز ساعاتی را به انجام مدیتیشن اختصاص دهید. انجام مدیتیشن نه تنها برای داشتن اعصاب آرام کمک بزرگی به انسان می کند بلکه باعث کاهش درگیری بیماری قلبی عروقی و دیگر بیماری های عصبی می‌شود.

تکنیک جاکوبسن برای داشتن اعصاب آرام
این تکنیک شامل سفت کردن یک گروه عضلانی در حالی که بقیه بدن را آرام نگه می‌دارد و سپس از تنش خارج می‌شود. متخصصانی که این تکنیک را آموزش می دهند اغلب آن را با تمرینات تنفسی یا تصویرسازی ذهنی ترکیب می کنند. یک راهنما ممکن است شما را از طریق این فرآیند صحبت کند، از سر یا پا شروع شود و در بدن کار کند.
 
در این تکنیک لازم است دراز بکشید و نوبت به نوبت عضلات خود را ابتدا منقبض کنید و همان عضله را شل کنید. به منظور نتیجه گیری بهتر از این تکنیک باید تمرکزتان روی عضلاتی باشد که منقبض و شل می‌کنید.

آگاهانه پیاده روی کنید
پیاده روی یک حرکت جسمانی است که باعث کاهش استرس و می شود ولی اگر به افکار خود ادامه دهید این فعالیت می تواند استرس شما را بیشتر کند. از این رو برای جلوگیری از افکار مخرب، باید به محیط اطراف مثل درختان، ماشین، جاده افراد پیاده و … هر چیز که مشاهده می کنید، توجه داشته باشید. در این صورت به شکل کاملا آگاهانه ذهن خود را کنترل کرده‌اید و در پایان پیاده روی می‌توانید نتیجه آن را مشاهده کنید.

قبل از هر چیز حقیقت را بپذیرید
به یاد داشته باشید که زندگی، خوشی مداوم نیست. بنابراین نمی توانید توقع داشته باشید که هیچ اتفاق بدی را در طی روز و یا زندگی مشاهده نکنید. اگر این واقعیت را بپذیرید می‌توانید با راه‌های درست از پس آن برآیید.
 
با پذیرش اتفاقات بدی که امکان دارد برای شما بیوفتد، بعد از رخداد آن دیگر دچار احساسات بد و شدید نخواهید شد.
برنامه‌ریزی برای حال بد
همان‌طور که در بالا بیان شد، شما باید برای روزهای بد خود هم برنامه داشته باشید. اتفاقات بد در طول روز برای هر یک از ما امکان پذیر است، حال که حقیقت وجود غم و اتفاقات بد را پذیرفتیم لازم است برای این حال بد برنامه داشته باشیم.
 
هر آنچه حال شما را خوب می کند در برنامه قرار دهید. در این صورت خندیدن در داشتن حس خوب بسیار تاثیرگذار است، می‌توانید از دیدن فیلم‌های کمدی شروع کنید تا حال و هوای خود را تغییر دهید.

طبیعت بسیار تاثیر گذار است
اگر بتوانید در طور روز به مدت ۵ دقیقه به طبیعت خیره شوید و تنها به خودتان و طبیعت فکر کنید، کاملا انرژی از دست رفته خود را باز می گردانید و کمک آرامش بیشتری پیدا می‌کنید. با توجه به راه‌ها و تکنیک‌های موثری که در این مقاله برای داشتن اعصاب آرام بررسی کردیم، امید است بتوانید با به کارگیری آن ها استرس و اضطراب خود را کاهش دهید.
 
تکنیک‌ها و راه‌های متنوع برای افراد مختلف به گونه ای متفاوت عمل می‌کند اگر شما تکنیک دیگری می‌شناسید که می‌تواند برای آرامش اعصاب و روان موثر باشد با ما در میان بگذارید.

منبع: برنا

ادامه مطلب
تبلیغات

برترین ها