با ما همراه باشید

پزشکی و سلامت

نسخه غذایی مخصوص روزهایی که آلودگی هوا داریم

متخصص تغذیه و رژیم‌ درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی درباره بایدها و نبایدهای تغذیه‌ای در آلودگی هوا مواردی را مطرح کرد.

نسخه غذایی مخصوص روزهایی که آلودگی هوا داریم

 به گزارش بهداشت نیوز به نقل از دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، دکتر غزاله اسلامیان با اشاره به اینکه مایعات به میزان قابل توجهی اثرات مخرب آلودگی هوا بر سلامت را کاهش می‌دهد اظهار کرد: دریافت مایعات را افزایش دهید، حداقل هشت لیوان آب در روز خورده و از آب میوه‌های طبیعی بجای آب‌میوه صنعتی استفاده کنید.

دکتر اسلامیان تاکید کرد: استفاده از نوشیدنی‌ها و غذاهای حاوی کافئین را به حداقل برسانید، تاجایی که ممکن است از قهوه، نسکافه، چای پررنگ، نوشابه‌های گازدار و شکلات تلخ استفاده نکنید.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی با اشاره به اینکه میوه‌ها و سبزیجات زرد و نارنجی سرشار از ویتامین A هستند، گفت: کدو حلوایی، هویج، فلفل دلمه‌های رنگی، خرمالو و نارنگی اثرات مخرب آلودگی هوا را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد و درمقابل از دریافت مواد غذایی شیرین صنعتی مثل انواع کیک، شیرینی، کلوچه، شکلات، آبنبات و دسرهای حاوی قند و شکر پرهیز کنید.

دکتر اسلامیان با بیان اینکه میوه‌ها و سبزی‌های قرمز رنگ سرشار از آنتی اکسیداند اضافه کرد: انار قرمز تازه دون شده، چغندر(لبو) و کلم قرمز از این دسته‌اند.

وی با بیان اینکه استفاده از شیر در روزهای آلوده توصیه می‌شود خاطرنشان کرد: مصرف شیر و لبنیات را بیش از نیاز روزانه، دو واحد درروز مصرف نکنید.

متخصص تغذیه و رژیم درمانی دانشگاه با بیان اینکه استفاده از میوه‌ها و سبزیجات سطح دریافت ویتامین C را افزایش می‌دهد دامه داد: لیموترش تازه، مرکبات (لیمو شیرین، پرتغال و نارنگی)، کیوی و افرادیکه در محیط‌های باز کار می‌کنند روزانه یک عدد مکمل یا قرص جوشان ویتامین C مصرف کنند.

منع مصرف غذاهای پرچرب در تمام شرایط خصوصا در روزهایی که هوا آلوده است یکی دیگر از توصیه‌های دکتر اسلامیان است.

وی افزود: غذاهای چرب مثل انواع فست‌فودها، کره، خامه و سرشیر و  روغن‌های جامد منع مصرف دارند.

وی با تاکید بر اینکه دریافت منابع غذایی حاوی ویتامین E  در روزهایی که هوا آلوده است کمک قابل توجهی به بازسازی بدن می‌کند ادامه داد: غذاهای کنسروی و حاوی نگهدارنده را در روزهایی که هوا آلوده است مصرف نکنید.

وی اضافه کرد: منابع غذایی حاوی امگا 3 را افزایش دهید، انواع ماهی‌ها، گردو، روغن کانولا(کلزا)، سبزی‌های برگ سبز تیره مثل اسفناج و سبزی خوردن را در برنامه غذایی خود بگنجانید.

دکتر اسلامیان با بیان اینکه باید مصرف گوشت قرمز را حداکثر به یک تا دوبار در هفته محدود کرد ادامه داد: اگر به کم‌خونی مبتلا هستید و پزشک برایتان داروهایی مکمل تجویز کرده، داروهای خود را به‌موقع مصرف کنید.

این عضو هیئت علمی دانشگاه در خاتمه هشدار دارد: در روزهایی که هوا آلوده است در فضای باز به هیچ عنوان ورزش و پیاده روی نکنید.

سایت بهداشت نیوز یک منبع معتبر برای اطلاع‌رسانی در حوزه بهداشت و سلامت است. بهداشت نیوز پوشش گسترده‌ای از آخرین اخبار و مطالب مرتبط با بهداشت، پزشکی، سلامتی و موضوعات مشابه دارد. از جمله ویژگی‌های این سایت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: پوشش گسترده: سایت بهداشت نیوز اخبار مرتبط با موضوعات مختلف بهداشتی و سلامتی را پوشش می‌دهد. آخرین اخبار: اطلاع‌رسانی به روز از آخرین تحولات و اخبار مرتبط با بهداشت و سلامت. مقالات تخصصی: منتشر کردن مقالات تخصصی از متخصصان و پزشکان در زمینه‌های مختلف بهداشت و پزشکی. مشاوره و راهنمایی: ارائه مشاوره و راهنمایی در موضوعات بهداشتی و سلامتی به خوانندگان. به‌روزرسانی مداوم: بهداشت نیوز به‌طور مستمر و پیوسته اخبار و مقالات جدید را در زمینه‌های مختلف بهداشت و سلامت منتشر می‌کند. تنوع محتوایی: سایت بهداشت نیوز شامل اخبار، مقالات تحلیلی، اینفوگرافی‌ها، ویدئوها و تصاویر مرتبط با موضوعات بهداشتی و سلامت است. منابع موثق: اخبار و اطلاعات سایت بهداشت نیوز از منابع موثق و معتبر مانند سازمان‌های بهداشت جهانی، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها، و مجلات علمی معتبر جمع آوری می‌شوند. مدیرمسئول بهداشت نیوز: عباس میرزا حسینی

ادامه مطلب
تبلیغات
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پزشکی و سلامت

آش رشته چقدر کالری دارد؟

آش رشته، یکی از غذاهای سنتی و محبوب ایرانی، با طعم دلپذیر و مواد مغذی فراوان، جایگاه ویژه‌ای در سفره‌های ایرانیان دارد. اما با توجه به استفاده از مواد اولیه متنوع و پرکالری در این آش، بسیاری از افراد نگران میزان کالری آن هستند.

آش رشته چقدر کالری دارد؟

به گزارش بهداشت نیوز، آش رشته، یکی از غذاهای سنتی و محبوب ایرانی، با طعم دلپذیر و مواد مغذی فراوان، جایگاه ویژه‌ای در سفره‌های ایرانیان دارد. اما با توجه به استفاده از مواد اولیه متنوع و پرکالری در این آش، بسیاری از افراد نگران میزان کالری آن هستند.

آش رشته چقدر کالری دارد؟

مقدار کالری موجود در آش رشته به شرح زیر است:

1 قاشق غذاخوری آش رشته: 45.5 کالری

1 ملاقه آش رشته: 273 کالری

100 گرم آش رشته: 182 کالری

ارزش غذایی آش رشته

جدول زیر کالری 100 گرم آش رشته را نشان می‌دهد:

آش رشته

کالری 182 

کربوهیدرات 40 گرم

پروتئین 13 گرم

چربی 5 گرم

فیبر 8 گرم

آش رشته، غذایی مقوی و مغذی است که می‌تواند بخشی از یک رژیم غذایی سالم باشد. با این حال، به دلیل کالری نسبتا بالا، باید در مصرف آن تعادل به خرج دهید. به ویژه برای افرادی که به دنبال کاهش وزن هستند، توصیه می‌شود از افزودن روغن، کشک و پیاز داغ زیاد به این غذا خودداری کنند.

منبع: اکالا

ادامه مطلب

پزشکی و سلامت

روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت

روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به بررسی ارتباط ذهنی، عاطفی و رفتاری انسان با محیط‌های طبیعی می‌پردازد.

روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت
روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت

روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به بررسی ارتباط ذهنی، عاطفی و رفتاری انسان با محیط‌های طبیعی می‌پردازد. این حوزه مطالعه می‌کند که چگونه حضور در طبیعت، مشاهده مناظر طبیعی یا حتی فکر کردن به طبیعت می‌تواند بر احساسات، افکار، سلامت روان و رفتار انسان تأثیر بگذارد.
این رشته بر این باور است که انسان از نظر زیستی و روانی با طبیعت پیوندی ذاتی دارد و دور شدن از محیط‌های طبیعی می‌تواند باعث افزایش استرس، کاهش تمرکز، افت خلق و مشکلات روانی شود.

در مقابل، ارتباط دوباره با طبیعت می‌تواند آرامش ذهن، شادی، خلاقیت، تمرکز و سلامت روان را تقویت کند. روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت تلاش می‌کند این تأثیرات را توضیح دهد و نشان دهد که چرا طبیعت برای سلامت روان انسان ضروری است.
به گزارش میگنا ارتباط انسان با طبیعت یکی از بنیادی‌ترین و عمیق‌ترین پیوندهایی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است. انسان پیش از آنکه شهرها ساخته شود، پیش از آنکه تکنولوژی زندگی را دگرگون کند و پیش از آنکه جهان مدرن شکل بگیرد، در دل طبیعت زندگی کرده است.

همین زندگی طولانی در محیط‌های طبیعی باعث شده است که مغز، بدن و روان ما با طبیعت هماهنگی درونی پیدا کند. به همین دلیل است که امروزه، با وجود همه پیشرفت‌ها، هنوز وقتی به طبیعت پناه می‌بریم احساس آرامش، امنیت و معنا می‌کنیم.
روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت تلاش می‌کند بفهمد چرا چنین احساساتی در ما ایجاد می‌شود و چگونه می‌توانیم از این ارتباط برای بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی استفاده کنیم.
زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری در ادامه تاکید میکند طبیعت توانایی تمرکز و تفکر منطقی را تقویت می‌کند. وقتی ذهن از فشارها فاصله می‌گیرد، قدرت تصمیم‌گیری و حل مسئله افزایش می‌یابد که این عوامل بخش مهمی از تاب‌آوری هستند. تجربه زیبایی‌های طبیعت احساس امید، معنا و پیوند عاطفی را در انسان تقویت می‌کند و باعث می‌شود فرد هنگام مواجهه با مشکلات کمتر دچار ناامیدی شود.
علاوه بر این، بودن در طبیعت حس کنترل، اعتمادبه‌نفس و توانمندی را افزایش می‌دهد. قدم‌زدن در کوهستان، لمس خاک یا حتی تماشای آسمان می‌تواند ذهن را به یاد ظرفیت‌های درونی‌اش بیندازد. در کل، طبیعت مانند یک منبع انرژی روانی عمل می‌کند و باعث می‌شود انسان در برابر سختی‌ها پایدارتر، آرام‌تر و انعطاف‌پذیرتر باشد.

وقتی درباره رابطه انسان با طبیعت صحبت می‌کنیم، منظور فقط حضور فیزیکی در میان درختان و کوه‌ها نیست. این رابطه شامل حس تعلق، لذت بصری، آرامش ذهنی و حتی تأثیرات زیستی بر بدن می‌شود. طبیعت نه تنها فضایی برای تنفس و استراحت است، بلکه منبعی برای رشد، فهم خود و تجربه لحظات عمیق انسانی است.
در دهه‌های اخیر علم روان‌شناسی توجه بیشتری به این موضوع کرده و پژوهش‌های مختلف نشان داده‌اند که طبیعت می‌تواند عامل مهمی در کاهش اضطراب، افسردگی، خستگی ذهنی و حتی افزایش تمرکز و خلاقیت باشد.

امروزه بسیاری از افراد به دلیل زندگی شهری، ساعات طولانی کار، وابستگی به تکنولوژی و کاهش تماس با محیط‌های طبیعی، دچار نوعی قطع ارتباط درونی با طبیعت شده‌اند. این فاصله گرفتن اثرات منفی متعددی بر روان دارد. انسان مدرن اغلب بدون اینکه خود بداند، دلتنگ طبیعت و عناصر آن است. روان‌شناسی طبیعت تلاش می‌کند این فاصله را کم کند و رابطه گمشده انسان و محیط طبیعی را دوباره زنده سازد.

یکی از مفاهیم مهم در این حوزه «فرضیه زیست‌دوستی» است. این نظریه می‌گوید انسان به طور طبیعی و غریزی به موجودات زنده، گیاهان و مناظر طبیعی جذب می‌شود. ما به‌طور ناخودآگاه از دیدن یک درخت، صدای آب یا منظره آسمان حس خوبی می‌گیریم. این حس خوب فقط یک واکنش احساسی ساده نیست؛ ریشه در تکامل دارد. مغز انسان طی میلیون‌ها سال در محیط‌های طبیعی شکل گرفته است. بنابراین عناصر طبیعی می‌توانند به سرعت سیستم عصبی را آرام کنند و احساس امنیت ایجاد نمایند.

تحقیقات نشان داده‌اند که بودن در طبیعت می‌تواند هورمون کورتیزول، که عامل استرس است، را کاهش دهد. این کاهش باعث می‌شود تنفس آرام‌تر شود، ضربان قلب متعادل شود و ذهن از حالت درگیری و فشار بیرون بیاید. به همین دلیل قدم زدن آرام در پارک یا نشستن کنار رودخانه می‌تواند بیش از چند ساعت استراحت در خانه موثر باشد. طبیعت به بدن کمک می‌کند به وضعیت طبیعی خود بازگردد، حال آنکه زندگی شهری مدرن مدام بدن را در حالت آماده‌باش و تنش نگه می‌دارد.

از دیگر تأثیرات مهم طبیعت بر روان انسان افزایش تمرکز و توان ذهنی است. پژوهشگران دریافته‌اند که مغز پس از کار طولانی یا مواجهه با اطلاعات زیاد، دچار خستگی توجه می‌شود. این خستگی باعث می‌شود نتوانیم خوب فکر کنیم، تصمیم‌های درست بگیریم یا خلاق باشیم. طبیعت توانایی منحصربه‌فردی در ترمیم این خستگی دارد. رنگ سبز، نظم طبیعی گیاهان، الگوهای تکرارشونده در برگ‌ها و شاخه‌ها، همگی برای ذهن قابل پردازش‌اند و بدون فشار ذهنی دیده می‌شوند. به همین دلیل بعد از حضور کوتاه در طبیعت، ذهن ما دوباره شفاف‌تر و آماده‌تر می‌شود.

ارتباط انسان با طبیعت فقط جنبه ذهنی ندارد؛ احساسات نیز تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند. وقتی در طبیعت هستیم، اغلب احساس شادی، امید و آرامش بیشتری می‌کنیم. دلیل این احساسات می‌تواند ترکیبی از عوامل زیستی، ذهنی و حتی معنوی باشد. بسیاری از افراد بیان می‌کنند که وقتی در طبیعت قدم می‌زنند، احساس می‌کنند بخشی از چیزی بزرگ‌تر هستند. این حس می‌تواند اضطراب‌های وجودی، نگرانی‌ها و افکار منفی را کاهش دهد. طبیعت برای انسان نوعی پاسخ به نیاز عمیق معناجویی نیز هست.

در روان‌شناسی ارتباط انسان با طبیعت، تعامل حسی نقش مهمی دارد. یعنی هر یک از حواس ما در این ارتباط نقش مستقل و اثرگذاری بازی می‌کنند. دیدن رنگ‌ها و مناظر طبیعی، شنیدن صدای پرندگان و جریان آب، لمس خاک و برگ، بوییدن عطر خاک پس از باران و حتی مزه آب تازه کوهستان، همگی تجربه‌هایی هستند که به مغز پیام آرامش می‌فرستند. این تجربه‌ها نه تنها ذهن را آرام می‌کنند بلکه باعث می‌شوند احساس زنده بودن و حضور در لحظه افزایش یابد. زندگی مدرن اغلب ما را از این حس‌ها دور کرده و باعث شده است بیشتر در فکر آینده یا گذشته باشیم. طبیعت انسان را دوباره به لحظه اکنون بازمی‌گرداند.

یکی از مهم‌ترین فواید طبیعت برای انسان، کمک به کاهش بیماری‌های روانی است. مطالعات زیادی نشان داده‌اند که حضور در طبیعت می‌تواند علائم افسردگی را کاهش دهد. دلیل آن تنها افزایش آرامش نیست. نور خورشید باعث افزایش ترشح سروتونین می‌شود که هورمون شادی است. حرکت در طبیعت باعث افزایش اندورفین می‌شود که حس لذت و انرژی را بالا می‌برد. ترکیب نور، حرکت، هوا و سکوت، طبیعت را به یک درمانگر طبیعی تبدیل کرده است. حتی در برخی کشورها پزشکان توصیه مستقیم «درمان طبیعت‌گردی» را به عنوان نسخه درمانی برای بیماران تجویز می‌کنند.

از سوی دیگر طبیعت می‌تواند حس تعلق و ارتباط اجتماعی را تقویت کند. وقتی افراد در محیط‌های طبیعی با یکدیگر وقت می‌گذرانند، احساس صمیمیت بیشتری تجربه می‌کنند. دلیل آن این است که طبیعت سطح استرس را پایین می‌آورد و فضای امن‌تری برای ارتباطات انسانی ایجاد می‌کند. خانواده‌ها و دوستان اغلب در طبیعت گفت‌وگوهای بهتری دارند، کودکان بازی خلاقانه‌تری انجام می‌دهند و روابط عاطفی صمیمانه‌تر می‌شود. طبیعت نه تنها فرد را آرام می‌کند بلکه روابط انسانی را نیز بهبود می‌بخشد.

طبیعت همچنین یکی از بهترین منابع برای افزایش خلاقیت است.
افراد خلاق معمولاً زمانی که در طبیعت قدم می‌زنند یا به منظره‌ای طبیعی نگاه می‌کنند ایده‌های تازه پیدا می‌کنند. دلیل این امر ترکیبی از آرامش ذهن، آزادی درونی و تحریک ملایم حواس است. بر خلاف محیط شهری که ذهن را با محرک‌های قوی و سریع درگیر می‌کند، طبیعت الگوی آرام‌تری دارد و به مغز اجازه می‌دهد ایده‌ها را بازسازی کند. به همین دلیل بسیاری از نویسندگان، نقاشان و اندیشمندان بزرگ، بخش زیادی از آثار خود را در محیط‌های طبیعی خلق کرده‌اند.

در عین حال طبیعت می‌تواند به شکل‌گیری هویت فردی کمک کند. انسان‌ها در طبیعت راحت‌تر درباره خود فکر می‌کنند، ارزش‌هایشان را بازبینی می‌کنند و به درک بهتری از احساسات و نیازهای واقعی خود می‌رسند. سکوت و آرامش طبیعت مانند آینه‌ای است که ذهن را شفاف می‌کند. در این فضا افراد راحت‌تر می‌توانند تصمیم بگیرند، امکانات زندگی را بسنجند و حتی مسیر آینده خود را انتخاب کنند. این اثر روانی طبیعت یکی از دلایلی است که مردم در زمان‌های بحران، فشار یا سردرگمی به کوه، جنگل یا دریا پناه می‌برند.

اما چرا با وجود این فواید، بسیاری از افراد امروز از طبیعت دور شده‌اند؟ پاسخ این پرسش در تغییر سبک زندگی نهفته است. رشد شهرنشینی، کارهای پشت‌میزنشینی، افزایش استفاده از گوشی و اینترنت، و کاهش فضاهای سبز باعث شده است ارتباط انسان با طبیعت کم‌رنگ شود. مغز ما هنوز همان مغزی است که برای زندگی در طبیعت ساخته شده، اما بدن ما در میان بتن، شلوغی و فضای بسته گیر افتاده است. این فاصله گرفتن از محیط طبیعی می‌تواند اثرات طولانی‌مدت بر روان داشته باشد؛ از جمله خستگی مزمن، اضطراب‌های دائمی، بی‌خوابی و حتی کاهش توان توجه.

برای بازسازی این ارتباط از دست‌رفته، لازم نیست حتماً به جنگل یا کوه برویم. حتی حضور کوتاه در یک پارک نزدیک خانه، داشتن چند گلدان در اتاق، نگاه کردن به آسمان، گذاشتن زمان برای قدم زدن آرام در فضای باز و حتی شنیدن صدای طبیعت می‌تواند مفید باشد. مغز انسان نسبت به نشانه‌های طبیعی بسیار حساس است و همین نشانه‌ها می‌توانند اثرات مثبتی ایجاد کنند.

طبیعت در مدارس نیز نقش مهمی دارد. کودکانی که در مدارس دارای فضای سبز درس می‌خوانند تمرکز بیشتری دارند و یادگیری آنها بهتر است. تماس با خاک سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند و بازی در فضای باز باعث رشد ذهنی و جسمی سالم‌تر می‌شود. کودکان امروز بیش از هر زمان دیگری به تماس با طبیعت نیاز دارند زیرا فناوری بخش زیادی از بازی‌های فعال را از آن‌ها گرفته است.

علاوه بر سطوح فردی طبیعت برای جامعه نیز ارزش روانی دارد. شهرهایی که پارک‌ها، مسیرهای پیاده‌روی طبیعی و فضاهای سبز بیشتری دارند، میزان خشونت کمتر، سلامت روانی بالاتر و کیفیت زندگی بهتری دارند. طبیعت بخشی از زیربنای سلامت عمومی است. بدون طبیعت، جامعه دچار خشکی، تنش و بی‌روحی می‌شود.

ارتباط انسان با طبیعت یک پیوند ساده نیست. این ارتباط بخشی از هویت ما، بخشی از تاریخ ما و بخشی از سلامت روانی ماست. هرچه بیشتر این ارتباط را تقویت کنیم، زندگی متعادل‌تر، شادتر و سالم‌تری خواهیم داشت. طبیعت به ما یادآوری می‌کند که آرامش چیزی بیرون از ما نیست؛ در هماهنگی با جهان اطراف است. وقتی با طبیعت هماهنگ می‌شویم، با خودمان نیز هماهنگ‌تر می‌شویم.

 

ادامه مطلب

پزشکی و سلامت

عشق چگونه به‌وجود می‌آید؟

عشق نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل روانی، زیستی، اجتماعی و فرهنگی است. این فرایند از جاذبه اولیه شروع می‌شود، با آشنایی و تکرار تقویت می‌شود

عشق چگونه  به‌وجود می‌آید؟
عشق چگونه  به‌وجود می‌آید؟

عشق یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال زیباترین تجربه‌های انسانی است که ذهن و قلب انسان را درگیر خود می‌کند. عشق نه تنها یک احساس ساده یا لحظه‌ای نیست، بلکه ترکیبی از عوامل روانی، زیستی و اجتماعی است که در طول زمان شکل می‌گیرد و توسعه می‌یابد.
عفت حیدری فرهنگ یار تاب آوری ایران معتقد است در حالیکه بسیاری از افراد عشق را به‌عنوان یک نیروی جادویی می‌بینند که ناگهان و بدون دلیل مشخص به سراغ انسان می‌آید، اما واقعیت این است که عشق فرایندی پیچیده است که ریشه در رفتارها، افکار و واکنش‌های زیستی دارد. برای درک بهتر اینکه عشق چگونه به وجود می‌آید، باید ابتدا با مفهوم آن و مراحل شکل‌گیری آن آشنا شویم.

عشق معمولاً با جاذبه اولیه آغاز می‌شود.
این جاذبه می‌تواند ظاهری باشد، مانند لبخند، چشم‌ها، حالت بدن و رفتار فرد، یا حتی ویژگی‌های غیرمادی مانند صدا، شوخ‌طبعی، و نوع نگاه به زندگی. مغز انسان در چند ثانیه اول مواجهه با فرد مقابل تصمیماتی ناخودآگاه می‌گیرد که احساس جذابیت را تحریک می‌کند.
این مرحله به ظاهر ساده، نقش بسیار مهمی در آغاز فرآیند عشق دارد، زیرا بدون یک جاذبه اولیه، مراحل بعدی شکل‌گیری عشق ممکن است هرگز اتفاق نیفتد.
این جاذبه اولیه اغلب به عنوان محرک هیجانی عمل می‌کند و باعث می‌شود انسان تمایل به نزدیک شدن، شناخت بیشتر و تعامل با فرد مقابل پیدا کند.

پس از جاذبه اولیه، مرحله آشنایی و تکرار وارد بازی می‌شود.
هر چه بیشتر با فردی تعامل داشته باشیم و زمان بیشتری را در کنار او بگذرانیم، احتمال ایجاد دلبستگی و علاقه عمیق‌تر افزایش می‌یابد. روانشناسی این پدیده را «اثر آشنایی» می‌نامد. طبق این نظریه، انسان‌ها تمایل دارند به افرادی که بیشتر می‌بینند و با آنها تجربه مشترک دارند، علاقه‌مند شوند. این مرحله باعث می‌شود که احساسات سطحی تبدیل به وابستگی و محبت واقعی شود. تعامل‌های مکرر شامل گفتگوهای طولانی، انجام کارهای مشترک و تجربه لحظات خاص با فرد مقابل است. این تعامل‌ها باعث می‌شود که شناخت عمیق‌تری از ویژگی‌های شخصیتی، ارزش‌ها و نگرش‌های طرف مقابل به دست آورده و زمینه برای علاقه واقعی فراهم شود.

یکی دیگر از عوامل مهم در شکل‌گیری عشق، همزمانی نیازها و شرایط زندگی است.
زمانی که دو نفر در یک دوره مناسب از زندگی خود باشند، از نظر روانی، احساسی و حتی زمانی، احتمال شکل‌گیری عشق واقعی بیشتر می‌شود. به عبارت دیگر، اگر فردی آماده ارتباط عاطفی باشد و طرف مقابل نیز شرایط مشابهی داشته باشد، زمینه برای ایجاد عشق واقعی فراهم می‌شود. این همزمانی شامل آمادگی روانی برای پذیرش رابطه، توانایی تعامل و حل مسائل مشترک و همچنین ظرفیت عاطفی برای حمایت و دریافت حمایت عاطفی است. بدون این هماهنگی، حتی اگر جاذبه و علاقه وجود داشته باشد، عشق پایدار شکل نمی‌گیرد و ممکن است به دل‌بستگی سطحی یا هیجان گذرا تبدیل شود.

شباهت و هماهنگی نیز نقش مهمی در رشد عشق دارد.
انسان‌ها به طور طبیعی به افرادی جذب می‌شوند که در ارزش‌ها، سبک زندگی، طرز فکر و حتی شوخ‌طبعی با آنها شباهت دارند. این شباهت‌ها باعث می‌شوند که رابطه احساس راحتی و امنیت بیشتری ایجاد کند و احتمال بروز اختلافات و سوءتفاهم کاهش یابد. مطالعات روانشناسی نشان داده‌اند که زوج‌هایی که در ارزش‌ها و نگرش‌های اساسی زندگی هم‌راستا هستند، احتمال موفقیت و رضایت بلندمدت بیشتری دارند. شباهت‌ها نه تنها زمینه برای تفاهم و هماهنگی فراهم می‌کنند، بلکه باعث می‌شوند فرد مقابل به عنوان کسی شناخته شود که می‌تواند در مسیر زندگی شریک قابل اعتماد و پایدار باشد.

عشق علاوه بر عوامل روانشناختی، ریشه‌های زیستی و شیمیایی نیز دارد.
در مراحل اولیه عشق، مغز مواد شیمیایی خاصی آزاد می‌کند که احساسات عمیق و هیجانی را تحریک می‌کنند. از جمله این مواد می‌توان به دوپامین، اکسی‌توسین و نوراپی‌نفرین اشاره کرد. دوپامین باعث ایجاد حس لذت، هیجان و انرژی می‌شود و مغز را به دنبال تجربه‌های مثبت و نزدیکی با فرد مقابل سوق می‌دهد.
اکسی‌توسین، که به هورمون محبت معروف است، حس صمیمیت، اعتماد و وابستگی را افزایش می‌دهد و به تثبیت پیوند عاطفی کمک می‌کند. نوراپی‌نفرین باعث افزایش ضربان قلب، اضطراب مثبت و هیجان می‌شود و تجربه عشق را به یک حالت فیزیکی و روانی خاص تبدیل می‌کند. این ترکیب هورمونی باعث می‌شود که فرد مقابل منحصر به فرد و جذاب به نظر برسد و تجربه عشق به شدت ملموس و واقعی احساس شود.

یکی از مهم‌ترین عوامل تثبیت عشق، معنا دادن به رابطه و تجربه مشترک است.
زمانی که فرد حضور طرف مقابل را ارزشمند می‌بیند و احساس می‌کند که رابطه برای زندگی او معنا و اهمیت دارد، عشق عمیق‌تر و پایدارتر می‌شود. ایجاد خاطرات مشترک، حمایت عاطفی، همراهی در سختی‌ها و شادی‌ها و تجربه لحظات خاص با یکدیگر باعث می‌شود که عشق تنها یک احساس گذرا نباشد و به یک پیوند عاطفی قوی تبدیل شود.
این مرحله از عشق، مرحله‌ای است که رابطه به رشد و توسعه طولانی‌مدت دست پیدا می‌کند و دو نفر می‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند، به یکدیگر تکیه کنند و زندگی مشترک را با هم بسازند.

عشق همچنین به مرور زمان تغییر می‌کند و شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد.
عشق اولیه که با هیجان و جاذبه شروع می‌شود، می‌تواند به عشق بالغ و پایدار تبدیل شود که بر پایه احترام، اعتماد و شناخت عمیق بنا شده است. این نوع عشق نیازمند صبر، تعامل مثبت، حل تعارض‌ها و توجه به نیازهای طرف مقابل است. عشق بالغ به فرد این امکان را می‌دهد که نه تنها لذت و هیجان را تجربه کند، بلکه امنیت، آرامش و رضایت عاطفی را نیز در رابطه احساس کند. به عبارت دیگر، عشق واقعی ترکیبی از احساس، شناخت و رفتار است که باعث رشد فردی و رشد رابطه می‌شود.

در زندگی روزمره، عشق می‌تواند در اشکال مختلفی ظاهر شود.
عشق رمانتیک بین دو نفر، عشق خانوادگی، عشق دوستانه و حتی عشق به خود همگی نمونه‌هایی از پیوند عاطفی هستند که انسان را به دیگران متصل می‌کنند و احساس معنا و رضایت در زندگی ایجاد می‌کنند. هر نوع عشق ویژگی‌ها و نقش‌های خاص خود را دارد، اما همه آنها بر پایه شناخت، احترام و ارتباط واقعی شکل می‌گیرند. شناخت دقیق خود و طرف مقابل، توانایی ابراز احساسات و گوش دادن فعال به نیازهای یکدیگر از عوامل مهم تقویت هر نوع عشق است.

همچنین، عشق نه تنها تجربه‌ای فردی است، بلکه تحت تأثیر فرهنگ، جامعه و محیط اجتماعی نیز شکل می‌گیرد. معیارهای فرهنگی، سنت‌ها، ارزش‌های جامعه و نقش‌های جنسیتی می‌توانند بر نحوه تجربه و بیان عشق تأثیر بگذارند. در جوامعی که رابطه باز و صادقانه تشویق می‌شود، افراد راحت‌تر احساسات خود را ابراز می‌کنند و عشق به شکل سالم‌تری رشد می‌کند. از سوی دیگر، محدودیت‌ها و فشارهای اجتماعی می‌توانند باعث سرکوب احساسات یا ایجاد پیچیدگی در روابط عاطفی شوند. بنابراین، درک محیط اجتماعی و فرهنگی و تطبیق رفتارها با آن، نقش مهمی در شکل‌گیری و حفظ عشق دارد.

عفت حیدری روانشناس اجتماعی در ادامه آورده است عشق نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل روانی، زیستی، اجتماعی و فرهنگی است. این فرایند از جاذبه اولیه شروع می‌شود، با آشنایی و تکرار تقویت می‌شود، با هماهنگی نیازها و شباهت‌ها تثبیت می‌شود و با معنا دادن به رابطه و تجربه مشترک رشد می‌کند. عشق یک احساس گذرا نیست، بلکه یک مسیر پویا است که نیازمند شناخت، صبر، توجه و تعامل مثبت است. هر فرد می‌تواند با درک بهتر خود، طرف مقابل و عوامل شکل‌گیری عشق، روابط عاطفی سالم و رضایت‌بخش‌تری ایجاد کند.

عشق واقعی چیزی فراتر از هیجان‌های لحظه‌ای است. این احساس توانایی تغییر، رشد و توسعه فردی و اجتماعی را دارد. عشق باعث می‌شود انسان‌ها بهتر یکدیگر را درک کنند، به یکدیگر کمک کنند و زندگی مشترک را با معنا بسازند. هر چه بیشتر عوامل شکل‌گیری عشق را بشناسیم و در رفتارها و نگرش‌های خود اعمال کنیم، احتمال تجربه یک رابطه عاطفی پایدار و رضایت‌بخش بیشتر خواهد شد. بنابراین، عشق نه تنها یک احساس زیبا، بلکه یک هنر و مهارت است که با شناخت، تمرین و تجربه، می‌توان آن را پرورش داد و به یک زندگی عاطفی موفق و رضایت‌بخش دست یافت.

عشق می‌تواند به عنوان یک منبع قدرتمند حمایت روانی عمل کند و تاب‌آوری فرد را در برابر چالش‌ها و فشارهای زندگی افزایش دهد. وقتی فردی در یک رابطه عاشقانه سالم قرار دارد، احساس امنیت، حمایت و اعتماد ایجاد می‌شود که توانایی مقابله با استرس و سختی‌ها را تقویت می‌کند.
عشق واقعی شامل پذیرش، درک، همدلی و همراهی در شرایط دشوار است و این ویژگی‌ها باعث می‌شوند فرد بتواند راحت‌تر با مشکلات روبرو شود و از نظر روانی قوی‌تر بماند.
از سوی دیگر، تاب‌آوری نیز به حفظ و رشد عشق کمک می‌کند. افراد تاب‌آور می‌توانند در مواجهه با اختلافات یا بحران‌های رابطه، کنترل هیجانات خود را حفظ کنند، به جای واکنش‌های مخرب، رفتارهای سازنده و حمایت‌کننده از خود و شریکشان نشان دهند. این مهارت باعث می‌شود رابطه پایدارتر شود و عشق در طول زمان عمیق‌تر و مستحکم‌تر شود. به عبارت دیگر، عشق و تاب‌آوری یک چرخه حمایتی ایجاد می‌کنند: عشق تاب‌آوری را تقویت می‌کند و تاب‌آوری، عشق را پایدار و مقاوم می‌سازد، تا زوج‌ها در کنار هم بتوانند رشد و پیشرفت کنند حتی در مواجهه با دشواری‌های زندگی.

 

ادامه مطلب

برترین ها